شرايط انفاق‏
انفاق، معامله مستقيم با خداست و نوعى عبادت محسوب مى‏شود و حتى بخشى از جهاد در راه خداست. «4» چنين كار ارزشمندى، شرايط و آداب خاصّ خود را دارد كه در صورت فراهم بودن، ارزش آن را تضمين مى‏كند و آن را مقبول درگاه خدا مى‏سازد.
برخى از آنها بدين قرار است:
1- پاكيزگى مال: انفاق، بهترين نوع هزينه ثروت است؛ لذا نبايد از راههاى نامشروع و انحرافى تأمين شود. بلكه بايد مالى حلال و طيّب باشد تا ارزشمند باشد و خود ضدّ ارزش به حساب نيايد. به گفتگوى زير كه ميان امام صادق عليه‏السلام و يكى از جاهلان‏
اخلاق اقتصادى(ج‏1)، ص: 104
مقدّس‏نما رد و بدل شده، دقّت كنيد:
آن حضرت به طور ناشناس، در پى مردِ مريد بازى روان شد تا خود شاهد كارهايش باشد، مشاهده كرد كه آن مرد به طور پنهانى دو قرص نان از يك نانوايى برداشت ...
سپس از يك دكان بقّالى نيز به همان ترتيب، دو عدد انار سرقت كرد! سپس بر بالين بيمارى حاضر شد و آن نان و انار را به آن بيمار بخشيد و رفت. امام در جايى خلوت با او رو به رو شد و فرمود:
- من تعريف و خوبى تو را شنيده بودم، ولى امروز ديدم كه از نانوايى و بقّالى، نان و انار سرقت كردى! مى‏خواستم دليل آن را بدانم؟
- تو كيستى و اهل كجايى؟
- اهل مدينه و از خاندان پيامبرم.
- به نظرم جعفر بن محمد باشى. ولى حيف كه با انتساب به رسول خدا (ص) از دين جدّت خبر ندارى!
- بلى [جعفر بن محمدم،] ولى چطور از دين جدّم بى‏خبرم؟
- خداوند در قرآن فرموده است: «هر كس كار نيك انجام دهد، ده برابر پاداش دارد و هر كس كار بد انجام دهد به همان ميزان كيفر مى‏بيند.» من دو قرص نان و دو عدد انار دزديدم و دو دو تا مى‏شود چهار تا بدى. در عوض، آن چهار تا را صدقه دادم مى‏شود چهل‏تا نيكى، در نتيجه 36 تا حسنه برايم باقى مى‏ماند!
- داغت به دل مادرت بنشيند. اين تو هستى كه از كتاب خدا سردر نمى‏آورى! او فرموده «انَّما يَتَقَبَّلُ اللَّهُ مِنَ الْمُتَّقينَ» «1»
تو با دزدى آن نان و انار، چهار گناه مرتكب شدى و با مصرف غاصبانه آنها، چهار گناه ديگر نيز به آن افزودى، نه اينكه چهل حسنه به دست آورده‏باشى!؟ «2»
اخلاق اقتصادى(ج‏1)، ص: 105
از اين رو، خداوند متعال مى‏فرمايد:
«يا ايُّهَاالَّذينَ امَنُوا انْفِقُوا مِنْ طَيِّباتِ ما كَسَبْتُمْ وَ مِمَّا اخْرَجْنا لَكُمْ مِنَ الْارْضِ ...» «1»

اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد، از درآمدهاى پاكيزه و از آنچه ما از زمين برايتان درآورده‏ايم، انفاق كنيد.
2- اخلاص: در اسلام، ارزش هر كارى بستگى به ميزان خدايى بودن آن دارد و محك اخلاص عمل نيز، دل و نيّت فرد است؛ هر كس از قلب خويش خبر دارد كه آيا عمل انجام شده را براى خدا به جاى آورده يا نه؟ اگر كارى خدايى نباشد يا خالصانه انجام نگيرد، در درگاه خدا پذيرفته نيست؛ يعنى در واقع عملى انجام نگرفته تا پذيرفته گردد و انفاق نيز، زير مجموعه اين قاعده كلّى قرار دارد و اگر خالصانه انجام نگيرد، پوچ و بى‏ارزش است. نظر صريح قرآن، در اين باره چنين است:
«اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد! بخششهاى خود را با منّت و آزار، باطل نسازيد! همانند كسى كه مال خود را براى نشان دادن به مردم، انفاق مى‏كند و به خدا و روز رستاخيز، ايمان ندارد؛ (كار او) همچون قطعه سنگى است كه بر آن (قشر نازكى از) خاك باشد؛ (و بذرهايى در آن افشانده شود؛) و رگبار باران به آن برسد، (و همه خاكها و بذرها را بشويد،) و آن را صاف (و خالى از خاك و بذر) رها كند. آنها از كارى كه انجام داده‏اند، چيزى به دست نمى‏آورند ....» «2»
رسول گرامى اسلام صلّى‏الله‏عليه‏وآله نيز مى‏فرمايد:
«اذا عَمِلْتَ عَمَلًا فَاعْمَلْ لِلَّهِ خالِصاً لِانَّهُ لا يَقْبَلُ مِنْ عِبادِهِ الْاعْمالَ الَّا ما كانَ خالِصاً» «3»
هرگاه به عملى اقدام مى‏كنى، آن را خالصانه و فقط براى [رضايت‏] خدا انجام ده؛ زيرا او جزاعمال خالصانه را از بندگانش نمى‏پذيرد.
3- حفظ حرمت انفاق پذير: مؤمن واقعى، خود و دارايى‏اش را از آن خدا مى‏داند كه بايد طبق دستور خدا با آنها رفتار نمايد. هنگام انفاق نيز در حال انجام دستور خداست و هيچ منّتى بر انفاق پذيران نمى‏گذارد و پول خويش را با آبروى او سودا نكرده، شخصيتش را خدشه‏دار نمى‏نمايد. چنين حركت زشتى اگر از انفاق كننده سر بزند نه تنها انفاقش را از ارزش انداخته، بلكه از پليدى درونى او نيز پرده برداشته است.
به همين دليل قرآن مجيد هشدار مى‏دهد كه:
«الَّذينَ يُنْفِقُونَ امْوالَهُمْ فى سَبيلِ اللَّهِ ثُمَّ لا يُتْبِعُونَ ما انْفَقُوا مَنّاً وَ لا اذًى لَهُمْ اجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَ لا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُونَ» «1»
آنان كه ثروتهاى خويش را در راه خدا خرج مى‏كنند، سپس در پى آنها منّت و اذيّتى ندارند، اجرشان نزد پروردگارشان محفوظ است، بيمى بر آنان نيست و غمگين هم نخواهند شد.
4- ميانه‏روى: اسلام، دين عدالت و اعتدال است و به موازى ستم، از افراط و تفريط در كارها نيز تنفّر دارد و پيروان خود را از آن برحذر داشته است. در مورد انفاق نيز اين قاعده كلّى را جارى مى‏داند و بندگان خاص خدا را چنين مى‏ستايد:
«وَالَّذينَ اذا انْفَقُوا لَمْ يُسْرِفُوا وَ لَمْ يَقْتُرُوا وَ كانَ بَيْنَ ذلِكَ قَواماً» «2»
كسانى كه وقتى انفاق مى‏كنند، اسراف و اجحاف نمى‏ورزند بلكه ميانه‏روى را پيش مى‏گيرند.
امير مؤمنان صلوات‏الله‏عليه نيز مى‏فرمايد:
«اقْبَحُ الْبَذْلِ السَّرَفُ» «3»
اسراف، زشت‏ترين بخشش است.
ميانه روى پسنديده به دو گونه بايد انجام گيرد؛
الف- نسبت به خود: به اين معنا كه ثروتمند نه بايد بخل بورزد و خسّت به خرج دهد و نه مجاز است كه همه دارايى خويش را انفاق كند و خود و خانواده‏اش را زمين‏گير و مستأصل كند. آيه 29 سوره اسراء همين مطلب را بيان مى‏كند.
ب- نسبت به انفاق پذيران: انفاق كننده بايد وضعيت و استحقاق آنان را در نظر بگيرد و با رعايت اولويت و عدالت بدانان بخشش كند؛ انسانهاى با تقوا، خويشاوندان و آبرومندان را بر ديگران ترجيح دهد، از نظر كمّيت نيز عدالت ورزد و به هر كس در خور نيازش عطا كند.