ارزش كار
آيين اسلام، به كار ارزش فراوان مىدهد، آن را مىستايد و منشأ مالكيّت مىداند.
قرآن در اين باره مىفرمايد:
«وَ انْ لَيْسَ لِلْانسانِ الَّا ما سَعى» «3»
و براى انسان بهرهاى جز سعى و كوشش او نيست.
و نيز مىفرمايد:
«لِلرِّجالِ نَصيبٌ مِمَّا اكْتَسَبُوا وَ لِلنِّساءِ نَصيبٌ مِمَّا اكْتَسَبْنَ» «4»
مردان از آنچه به دست مىآورند نصيبى دارند و زنان نيز نصيبى.
بافت ادبى آيات و به كار رفتن واژههاى، «سعى» و «اكتساب» در آنها ما را بر اين امر واقف مىسازد كه در توليد و هر امر ديگر بايد به كار و تلاش تكيه زد. صرف گفتار و نظر، منشأ اثر نمىگردد و هر نوع پيشنهاد و طرح اقتصادى بدون پشتوانه عملى تأثيرى در روند تكاملى توليد و رشد اقتصادى نخواهد داشت بايد طرح را در عمل پياده كرد؛ حضرت امام صادق عليهالسلام مىفرمايد:
«ما جَعَلَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ بَسْطَ اللِّسانِ وَ كَفَّ الْيَدِ وَ لكِنْ جَعَلَهُما يُبْسَطانِ مَعاً وَ يُكَفَّانِ مَعاً» «1»
خدا، زبان را براى گشادن [گفتن] و دست را براى بستن [كار نكردن] نيافريده است، بلكه بايد اين دو عضو، با هم گشاده و با هم بسته شوند.
نبايد دعا و نيايش را جايگزين كار و تلاش ساخت و در تأمين زندگى به دعاها و ذكرها و توسّلات روى آورد كه انديشهاى است نادرست و مخالف با آيين اسلام؛ علاء بن كامل به خدمت امام صادق (ع) رسيد و گفت:
در حق من دعا كن، شايد خدا، به بركت آن برايم روزى دهد. فرمود:
هرگز برايت چنين دعايى نمىكنم؛ از راهى كه خدا فرمان داده است روزى بجوى. «2»
همه پيامبران (ع) به نحوى كار مىكردند؛ حضرت داوود (ع) از راه زره سازى و حضرت موسى (ع) از راه چوپانى هزينه زندگى خود را تأمين مىكردند و ديگر پيامبران نيز همچنين. حضرت پيامبر صلى الله عليه و آله مىفرمايد:
«صارَ اوْلِياءُ اللَّهِ الَى الْاجْرِ بِالصَّبْرِ وَ الَى الْامَلِ بِالْعَمَلِ» «3»
اولياى خدا از راه صبر و استقامت، به پاداش، و از راه عمل به آمال [خود] رسيدند.
آدمى با كار مثبت به آمال خود مىرسد نه با اميد و خيال؛ حضرت على عليهالسّلام مىفرمايد:
«الْامانِىُّ تَخْدَعُكَ وَ عِنْدَ الْحَقايِقِ تَدَعُكَ» «1»
آرزوهاى خيالى تو را مىفريبد و به هنگام برخورد با واقعيات نوميدت مىسازد.
|