اقدام به كار و كوشش و پرهيز از تنبلى و تن پرورى
قرآن، در توليد، دو عنصر را عامل مهم و مؤثّر مىشناسد: يكى طبيعت و ديگرى نيروى انسانى اعم از فكرى و فيزيكى. پس بهرهگيرى از مواهب طبيعى جُز با تلاش و ايجاد هماهنگى ميان طبيعت و نيروى انسانى امكان پذير نيست:
«هُوَ الَّذى جَعَلَ لَكُمُ الْارْضَ ذَلُولًا فَامْشُوا فى مَناكِبِها وَ كُلُوا مِنْ رِزْقِهِ وَ الَيْهِ النُّشُورُ» «1»
او كسى است كه زمين را براى شما رام كرد، بر شانههاى آن راه برويد و از روزيهاى خداوند بخوريد؛ و بازگشت و اجتماع همه به سوى اوست.
در جاى ديگر، ايجاد ارتباط و پيوند ميان كار و طبيعت با صراحت بيشترى آمده است:
«وَ جَعَلْنا فيها جَنَّاتٍ مِنْ نَخيلٍ وَ اعْنابٍ وَ فَجَّرْنا فيها مِنَ الْعُيُونِ لِيَأْكُلُوا مِنْ ثَمَرِهِ وَ ما عَمِلَتْهُ ايْديهِمْ» «1»
و در آن باغهايى از نخلها و انگورها قرار داديم و چشمههايى از آن جارى ساختيم، تا از ميوه آن و از دسترنج خويش بخورند.
در اين آيات، «زمين»، «آب»، «درخت» به عنوان منبع توليد و حركت و كندكاوى در زمين، و عمل (: كار و تلاش) به عنوان ابزار توليد معرفى شده است و مردمان فرمان يافتهاند تا با استفاده از اين عوامل به كسب معاش بپردازند و در استخراج و بهرهگيرى از پديدههاى عالم، بطور مستقيم سهيم باشند، در توليد مباشرت كنند، بدون وساطت ديگران زندگى نمايند و ثقل و سنگينى خود را به دوش ديگران نيفكنند. پيامبر اسلام صلىاللهعليهوآله مىفرمايد:
«كُلُوا مِنْ كَدِّ ايْديكُمْ» «2»
از حاصل دسترنج خود بخوريد.
|