25- پرهيز از چانه زدن
چنان كه در فراز پيشين گفته شد، سادهانديشى و بىتدبيرى در معامله، امرى ناپسند است و انسان بايد تا مىتواند، طورى معامله كند كه از غبن و زيان، مصون باشد، كالايش را با قيمت بهتر بفروشد و با بهاى نازلترى بخرد. ليكن اين امر بايستى با ديگر آداب معامله هماهنگ باشد و در چارچوب ضوابط و شرايط اخلاقى و شرعى صورت بگيرد.به عنوان مثال از چانه زدن زياد كه با بزرگوارى و علوّ همت سازگار نيست پرهيز كند.بويژه اگر فروشنده به هر دليل ناچار باشد، كالايش را بفروشد و مشترى ديگرى هم نداشته باشد. در اين صورت خريدار نبايد با چانه زدن و اصرار ورزيدن، قيمت كالا را تا سر حدّ امكان پايين بياورد.
شخصى خدمت امام صادق عليهالسلام رسيد و عرض كرد: در خواب شبحى ديدم كه از چوب تراشيده شده بود و بر اسبى چوبين سوار بود و شمشيرش را نشان مىداد. و من با وحشت به او مىنگريستم. حضرت فرمود: «تو تصميم دارى شخصى را در امور مربوط به معيشتش فريب دهى! از خدايى كه تو را آفريده و سپس مىميراند بترس- و چنين مكن!-» مرد عرض كرد: «گواهى مىدهم كه به تو دانشى فراوان عطا شده و علم را از معدنش به دست آوردهاى! زيرا يكى از همسايگانم مزرعهاش را براى فروش به من عرضه كرد و من سعى كردم آن را به قيمتى ناچيز از او بخرم چون مىدانم غير از من مشترى ديگرى ندارد.» «1»
همچنين در صورتى كه قيمت معيّن شد و معامله پايان پذيرفت، ديگر چانهزدن و كاهش دادن قيمت، در هنگام پرداخت پول كار پسنديدهاى نيست و پيشوايان بزرگوار اسلام از آن نهى فرمودهاند.
زيد شحّام مىگويد: «كالايى را براى فروش، خدمت امام باقر عليهالسلام عرضه كردم. امام براى تنزيل قيمت، قدرى پافشارى كرد. من هم مقاومت كردم و قيمت را پايين نياوردم. سرانجام من كالا را به امام فروختم و حضرت- به نشانه قطعيّت معامله- دستم را فشرد. من عرض كردم: «فدايت شوم! من به اين دليل بر قيمت پيشنهادى خودم اصرار ورزيدم كه بدانم چانه زدن و اصرار ورزيدن در هنگام معامله تا چه اندازه جايز و سزاوار است. اكنون ده دينار از قيمت مزبور را براى شما تخفيف مىدهم. امام فرمود:
«هَيْهاتَ! الَّا كانَ هذا قَبْلَ الضِّمْنَةِ. أَما بَلَغَكَ قَوْلُ رَسُولِ اللَّهِ- صَلَّىاللَّهعَلَيْهِوالِهِ-: الْوَ ضيعَةُ بَعْدَ الضِّمْنَةِ حَرامٌ؟» «1»
هرگز!- نمىپذيرم- مگر اين كه اين- تخفيف- قبل از معامله بود. آيا سخن رسول خدا (ص) به تو نرسيده است- كه فرمود-: تخفيف گرفتن بعد از قطعى شدن معامله جايز نيست؟
البته فقهاى بزرگوار، حرمت ذكر شده در اين روايت را حمل بر كراهت مىكنند؛ زيرا وقتى به هر شكل رضايت فروشنده براى تنزيل قيمت تأمين شود، جايى براى حرمت باقى نمىماند.علاوه بر آنچه ذكر شد در روايات اسلامى، در خصوص برخى معاملات به پرهيز از چانه زدن و پرداخت پول بىدريغ توصيه و تصريح شده است. اين امور عبارتند از: خريد قربانى، كرايه سفر حج، خريد كفن، خريد برده «2» و شايد بتوان گفت هر چيز مقدّس و داراى ارزش معنوى.
از اين توصيه چنين استفاده مىشود كه اسلام مىخواهد به پيروانش توجّه دهد كه ارزش امور معنوى بسيار بالاتر از آن است كه انسان بخواهد آنها را با پول و زخارف مادّى بسنجد و براى آن قيمت مادّى تعيين كند.
|