12- پرهيز از كم فروشى و اجحاف
اجحاف و ظلم از بدترين رذايل اخلاقى است كه نه تنها اديان آسمانى آن را مورد نكوهش قرار دادهاند، كه فطرت پاك انسانى و عقل سليم نيز به زشتى و ناهنجارى آن گواهند.از پديدههاى منفى ديگرى كه در معاملات اقتصادى بايد از آن پرهيز كرد، كم فروشى و اجحاف به مشترى است. متأسفانه اين امر به صورتهاى گوناگون، در بازارهاى ديروز و امروز جهان مشهود بوده و هست. معمولىترين شكل آن كم گذاشتن فروشنده در وزن يا كيل كالاست. با گسترش و پيچيدگى روزافزون صنعت و اقتصاد در جوامع امروز، اين مسأله حالتى جدّىتر به خود گرفته است. همه روزه ميليونها تن كالا در بازارهاى مختلف به صورت بستهبندى در اختيار خريداران قرار مىگيرد و مشاهده مىشود كه مقدار كالاى بستهبندى شده در بسيارى از موارد از مقدار واقعى آن كمتر است.
بديهى است افراد و شركتهاى فروشنده از طريق توليد و توزيع انبوه، در عين بدست آوردن سودى فراوان، ظلم فاحشى نيز مرتكب شده بسادگى خود را به هزاران خريدار ناشناس مديون مىسازند و چون اين كار را همواره تكرار مىكنند، آگاهانه خود را در ورطهاى خطرناك از حق الناس و اموال حرام مىافكنند كه رهايى از آن اگر محال نباشد، بسيار دشوار است.
به همين جهت آيين مقدس اسلام كوشيده است تا پيروان خود را از پيامدهاى ناخوشايند اجحاف و كم فروشى آگاه كند و با هشدارهاى تكان دهنده و تهديد آميز، آنان را از سقوط در چنين گردابى باز دارد.
قرآن كريم در اين باره مىفرمايد:
«وَيْلٌ لِلْمُطَفِّفينَ الَّذينَ إِذَا اكْتالُوا عَلَى النَّاسِ يَسْتَوْفُونَ وَ إِذا كالُوهُمْ اوْ وَزَنُوهُمْ يُخْسِرُونَ» «1»
واى بر كم فروشان! آنان كه وقتى براى خود پيمانه مىكنند، حق خود را به طور كامل مىگيرند؛ امّا هنگامى كه مىخواهند براى ديگران پيمانه يا وزن كنند، كم مىگذارند.
اهميّت پرهيز از كم فروشى تا بدان پايهاست كه اسلام با همه ارزش و اهميّتى كه براى امر تجارت و كسب قائل است و كاسب را حبيب خداوند شمرده، در عين حال با لحنى شديد و صريح، تجّار و كسبهاى را كه نسبت به تحويل اجناس خريداران كم توجّهى مىكنند، يا در حقّ آنان مرتكب اجحاف مىشوند، از اهل آتش معرّفى مىكند.
از رسول خدا صلى الله عليه و آله در اين باره چنين نقل شده:
«التَّاجِرُ فاجِرٌ، وَالْفاجِرُ فِى النَّارِ، الَّا مَنْ اخَذَ الْحَقَّ وَ اعْطَى الْحَقَّ» «1»
هر تاجرى گناهكار است و هر گناهكارى در آتش است؛ مگر آن- تاجرى- كه حقّ را بگيرد و حق را بپردازد. (معيار او در همه دريافتها و پرداختها درستى و راستى بوده و از آن عدول نكند.)
|