11- پرهيز از ربا
ربا مقدار مالى است كه طلبكار، افزون بر طلب خود از بدهكار مىگيرد، يا مقدار كالاى نامرغوبى است كه به هنگام معاوضه با كالاى مرغوب ديگرى از همان جنس، بيشتر دريافت مىشود. «2» معاملات ربوى از سوى اسلام به رسميّت شناخته نشده و خريدار و فروشنده در چنين معاملاتى، مالك كالا و بهاى آن نمىشوند. «3»به طورى كه از تاريخ و روايات، فهميده مىشود، ربا خوارى از شيوههاى متداول كسب درآمد، در دوران جاهليّت بوده و خود مفاسد فراوان ديگرى را نيز موجب مىشده است. آيين مقدّس اسلام، از بدو ظهور، به طور تدريجى با اين سنّت غلط، به مبارزه پرداخته و مرحله به مرحله، مؤمنان راستين را از ابتلاى به آن دور ساخته است. «4» سرانجام قرآن كريم با لحنى جدّى و تأكيدآميز به مؤمنانى كه تا آن زمان از ربا پرهيز نمىكردند، دستور مىدهد كه اگر خود را مؤمن مىدانند فوراً ربا خوارى را ترك گويند و حتّى از آنچه در معاملات فعلى خود به عنوان ربا از ديگران طلبكارند صرف نظر نمايند، و در صورت تداوم رباخوارى براى جنگ با خدا و رسول مهيّا شوند:
«يا ايُّهَاالَّذينَ امَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ ذَرُوا ما بَقِىَ مِنَ الرِّبآ انْ كُنْتُمْ مُؤْمِنينَ فَأِنْ لَمْ تَفْعَلُوا فَأْذَنُوا بِحَرْبٍ مِنَ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ فَأِنْ تِبْتُمْ فَلَكُمْ رُؤُسُ امْوالِكُمْ لا تَظْلِمُونَ وَ لا تُظْلَمُونَ» «1»
اى كسانى كه ايمان آوردهايد! از- مخالفت فرمان- خدا بپرهيزيد و آنچه از- مطالبات- ربا باقى مانده، رها كنيد، اگر ايمان داريد. اگر- چنين- نمىكنيد، بدانيد خدا و رسولش با شما پيكار خواهند كرد و اگر توبه كنيد، سرمايههاى شما از آن شماست، [: اصل سرمايه، بدون سود] نه ستم مىكنيد و نه بر شما ستم مىشود.
فلسفه تحريم ربا
مهمترين علّت تحريم ربا اين است كه رباخوارى موجب افزايش فاصله طبقاتى، تراكم ثروت در دست عدّهاى محدود و محروميّت اكثر اعضاى جامعه مىشود. در معاملات ربوى، همواره سود با اصل سرمايه، ضميمه شده و سرمايه جدّيى را تشكيل مىدهد. سرمايه جديد دوباره مورد ربا واقع شده و سود افزونترى را موجب مىگردد.
بدين ترتيب فرد رباخوار، در مدّتى كوتاه، بدون آن كه كار مثبتى انجام دهد، از راه تراكم سود، ثروت هنگفتى به دست مىآورد. در حالى كه بدهى بدهكار نيز به چند برابر اصل، افزايش مىيابد و در نتيجه بتدريج او را از هستى ساقط مىكند.
چه بسا بدهكارانى كه چندين برابر اصل بدهى خود را به صورت سود به رباخوار پرداختهاند و در عين حال، بدهى آنان همچنان به حال خود باقى است.
آيهاى از قرآن كريم ضمن اشاره به اين واقعيّت تلخ، مؤمنان را بشدّت از آلوده شدن به ربا برحذر مىدارد:
«يا أَيُّهَاالَّذينَ امَنُوا لا تَأْكُلُوا الرِّبا اضْعافاً مُضاعَفَةً» «2»
اى كسانى كه ايمان آوردهايد! ربا- و سود پول- را چند برابر مخوريد.
حضرت رضا عليهالسلام، در بيان جامعى ضمن اشاره به فلسفه تحريم ربا، زيانهاى ناشى از رباخوارى و تأثيرات منفى آن بر فرد و اجتماع را اين گونه بيان فرموده است:
«عِلَّةُ تَحْريمِ الرِّبا انَّما نَهَى اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ عَنْهُ، لِما فيهِ مِنْ فَسادِ الْامْوالِ، لِانَّ الْانْسانَ اذَا اشْتَرَى الدِّرْهَم بِدِرْهَمَيْنِ، كانَ ثَمَنُ الدِّرْهَمِ دِرْهَماً وَ ثَمَنُ الْاخَرِ باطِلًا، فَبَيْعُ الرِّبا وَ شَرائُهُ وَكْسٌ عَلى كُلِّ حالٍ عَلَى الْمُشْتَرى وَ عَلَى الْبائِعِ ...» «1»
علّت تحريم ربا، و اين كه خداوند از آن نهى فرموده اين است كه ربا مايه تباهى اموال است.
زيرا انسان اگر يك درهم را به دو درهم بخرد، بهاى درهم، درهم است و بهاى درهم ديگر باطل- و ناحق- است. پس خريد و فروش ربوى در هر حال براى خريدار و فروشنده زيانبار است ....
در زيانبار بودن مبادلات ربوى براى ربا دهنده ترديدى نيست؛ زيرا به روشنى مىتوان پيشبينى كرد كه در ارتباط با يك سرمايه دار ربا خوار، دهها نفر پس از چند سال زمينگير و از هستى ساقط مىشوند. ليكن چگونه مىتوان نابودى و زيان را براى شخص ربا خوار- چنان كه حضرت رضا عليهالسلام به آن اشاره فرموده- ثابت كرد؟ چه اين كه در معاملات ربوى، مال ربا خوار نه تنها نابود نمىشود، بلكه به ظاهر رشد مىيابد و افزون مىگردد.
پاسخ اين است كه ربا موجب شيوع فساد مالى، ركود اقتصادى و كندى توليد مىشود. وقتى ربا بر تار و پود اقتصاد جامعهاى حاكم شد، ارزشهاى معنوى بتدريج بىفروغ مىگردد، ثروتمندان از صرف مال خود در راه خير خوددارى مىكنند، مردم ديگر چيزى به هم قرض نمىدهند و چنان فريفته سود و ثروت دنيوى مىشوند كه براى رسيدن به آن، از ظلم و فساد دريغ نمىورزند. بديهى است زيان ناشى از اين آشفته بازار و افول ستاره ارزشهاى معنوى، گريبان ربا خواران جامعه را نيز خواهد گرفت.
از اين گذشته ربا خوارى موجب سستى بنيان عواطف و پيوندهاى اجتماعى شده، بذر كينه و دشمنى را در دلها مىپاشد. به اين معنا كه بدهكار، رباخوار را عامل همه بدبختيهاى خود مىشمارد. او گرچه در اثر نياز مادّى، خود را ناگزير از پرداخت مبلغى به عنوان ربا مىبيند، ليكن رفته رفته، فشار پنجه ربا خوار را بر گلوى خود احساس مىكند، كينه او را به دل مىگيرد و تشنه خون او مىشود. اينجاست كه ربا چهره كريه خود را نشان مىدهد و به صورت دهها جنايت وحشتناك رخ مىنمايد. جناياتى كه شخص ربا خوار نيز از پيامدهاى سوء آن مصون نخواهد ماند.
از اينروست كه حضرت در ادامه سخن خود در بيان علّت تحريم قرض ربوى مىافزايد:
«وَ عِلَّةُ تَحْريمِ الرِّبا بِالنَّسيئَةِ، لِعِلَّةِ ذِهابِ الْمَعْرُوفِ وَ تَلَفِ الْامْوالِ وَ رَغْبَةِ النَّاسِ فِى الرِّبْحِ وَ تَرْكِهِمُ الْقَرْضَ وَ صَنائِعَ الْمَعْرُوفِ وَ لِما فى ذلِكَ مِنَ الْفَسادِ وَ الظُّلْمِ وَ فَناءِ الْامْوالِ» «1»
علّت تحريم قرض ربوى، به خاطر از بين رفتن كارهاى نيك و نابودى اموال و گرايش مردم به سود خوارى و پرهيز آنان از دادن قرض و انواع كارهاى نيكو و نيز به خاطر فساد و ستم و تباهى اموال است.
ربا در معاملات گاهى چنان جاى باز مىكند كه ممكن است فروشنده و خريدار بر اثر ندانستن رموز و جزئيات احكام معاملات از آن آگاه نشوند و چه بسا پس از مدّتها بفهمند كه اموالشان با ربا آميخته است. حضرت على عليهالسلام در اين باره مىفرمايد:
«وَاللَّهِ لَلرِّبا فى هذِهِ الْامَّةِ اخْفى مِنْ دَبيبِ الَّنمْلِ عَلَى الصَّفا» «2»
به خدا سوگند! ربا در اين امّت مخفىتر است از ردپاى مورچه بر سنگ صاف.
از اينرو، بر همه دست اندركاران امر مبادلات است كه با دقّت و تعمّق در كار خويش بنگرند، معيارهاى شرعى و فقهى را هرگز از نظر دور ندارند و هرگاه به شائبهاى از ربا برخوردند، با دقّت و تعمّق جوانب موضوع را بررسى كنند، تا ناخواسته گرفتار نافرمانى خداوند نشوند.
|