7- پرهيز از شغلهاى كاذب و ناپسند
شغلهاى درآمدزا در جامعه فراوانند و با پيشرفت دانش بشرى، روز به روز گسترش و تنوّع بيشتر مىيابند. از آنجا كه اسلام، كسب درآمد را هدف اصلى انسان نمىداند، بلكه آن را وسيلهاى براى رسيدن به اهدافى عاليتر مىشمارد، همه مشاغل را به يك چشم نگاه نمىكند و آنها را بسته به منافع و زيانهايى كه براى فرد و جامعه در بردارند مورد ارزيابى قرار مىدهد. به همين دليل از نظر اسلام، مبادرت به پارهاى از مشاغل، تا حدودى كه نيازهاى ضرورى جامعه تأمين شود، واجب كفايى است و احراز برخى شغلها به خاطر زيانهاى چشمگيرى كه براى فرد و جامعه در پى دارند، حرام و ممنوع است، از قبيل شراب فروشى «2».
در ميان دو حالت واجب و حرام نيز كسبهاى گوناگون، با هم يكسان نيستند، «1» برخى به اين دليل كه در آنها ضمن تحصيل درآمد خدمت شايان توجّهى به جامعه نيز صورت مىگيرد، از سوى اسلام به عنوان كسبهاى مستحبّ معرفى شدهاند. به عنوان مثال خريد حيوانات كوچك و خردسال مثل برّه و جوجه و تربيت و پروار نمودن و سپس فروختن آنها در روايات مورد ستايش قرار گرفته و به آن توصيه شده است. «2»
همچنين بسيارى از مشاغل به خاطر آثار نامطلوبى كه بر جامعه دارند، يا واكنشهاى ناهنجار اخلاقى و تربيتى كه بتدريج در روان آدمى ايجاد مىكنند، از نظر اسلام، مكروه شناخته شدهاند. به عنوان نمونه مىتوان از مشاغلى همچون صرّافى، كفن فروشى و قصّابى نام برد. چه اين كه در شغل صرّافى زمينه مبتلا شدن به ربا بيشتر است، كفن فروش نيز افزايش درآمد خود را در مرگ و مير بيشتر مىبيند و ناخودآگاه، از شنيدن خبر مرگ ديگران شادمان مىشود و قصّابى نيز موجب قساوت قلب مىشود و رحمت و عطوفت را كه از مكارم اخلاقى است از دل انسان مىزدايد و «3» ....
البته بايد توجّه داشت كه اين مكروه بودن مادامى ثابت است كه افراد ديگر به ميزان كافى به اين مشاغل روى آورده و نياز جامعه را تأمين كنند، به عنوان مثال، صرّاف، قصّاب و كفن فروش به مقدار كافى وجود داشته و امور جامعه به خاطر فقدان آنها دچار اختلال و بىنظمى نشود. در غير اين صورت اين مشاغل، عنوان مكروه بودن را از دست داده و تا حدّ رفع نيازهاى ضرورى، واجب كفايى و آنگاه مستحبّ مىگردند.صرف نظر از مشاغلى كه در اسلام به شكل مثبت يا منفى به ارزش آنها تصريح شده، در زمان و جامعه كنونى به كسبهايى بر مىخوريم كه گرچه كم و بيش درآمد زا هستند، ليكن اگر بارى بر دوش جامعه نباشند بارى از دوش كسى بر نمىدارند و گرهى از معضلات اجتماعى نمىگشايند. چنين شغلهايى را در اصطلاح «كاذب» مىگويند.
مشاغلى همچون خريد و فروش اشياء لوكس و تجمّلى، واسطهگرى، زمين بازى، بورس بازى از اين قبيلند. شايد عنوان كاذب را به اين دليل، روى اين مشاغل گذاردهاند كه بر خلاف ظاهر پردرآمدى كه دارند، در واقع همچون خوره به جان اجتماع افتاده و فقر عمومى و تورّم اقتصادى را موجب مىشوند. فكر، نبوغ، خلّاقيّت، وقت، سرمايه و امكانات را به جاى آن كه در مسير سازنده و مفيد به كار گرفته شوند، به سمت سودجويى، مالاندوزى، تجمّلگرايى و فساد سوق مىدهند.صاحبان اين مشاغل به رغم آن كه ظاهرى موجّه و آبرومند دارند، بدون زحمت زياد و خدمت قابل توجّه به راحتى از حاصل دسترنج ديگران ارتزاق مىكنند و به سودهاى سرشار دست مىيابند.كسى كه براى امرار معاش خود مايل است وارد مبادلات اقتصادى شود، شايسته است، شغلى را براى خود برگزيند كه علاوه بر تحصيل درآمد، گامى هم در جهت اصلاحات عمومى و رفع نيازمنديهاى اجتماعى بردارد، تا ضمن آن كه زندگى آبرومندانهاى براى خود و خانوادهاش تدارك مىبيند، تلاشى مثبت و ثمربخش نيز براى سعادت همنوعانش انجام دهد.
|