6- پرهيز از معامله با فرومايگان
حرمت و آبرو، از گرانبهاترين نعمتهاى خداوند است، كه تمايل به آن ريشه در فطريّات بشرى دارد. انسان به مقتضاى فطرت، مايل است، همواره محترم و آبرومند زندگى كند. آيين مقدّس اسلام نيز اين نياز فطرى را محترم شمرده و پيروان خود را به حفظ آبروى خود و ديگران تشويق و از پردهدرى و هتك حيثيّت يكديگر بازداشته است.كسى كه مىخواهد در بازار به داد و ستد بپردازد، بيش از ساير مردم به داشتن آبرو و حيثيّت اجتماعى نيازمند است و اهميّت آبرو، برايش اگر از سرمايه نقدينه بيشتر نباشد، كمتر نيست. چرا كه عمده فعل و انفعالات تجارى و اقتصادى بازاريان بر پايه حسن اعتماد و وجهه اجتماعى صورت مىگيرد. معاشرت با افراد فرومايه و بىشخصيّت و معامله با آنان، آبرو و حيثيّت اجتماعى انسان را خدشهدار مىسازد و ارزش اجتماعى او را كاهش مىدهد. چه اين كه طبيعت امر تجارت اقتضا مىكند كه گاهى سرمايه نقد در دست انسان نباشد؛ به عنوان مثال، كالايش فروش نمىرود، يا بهاى كالاى فروخته شده به موقع به او مسترد نمىشود، به هر حال او ناچار مىشود بازپرداخت ديون خود راقدرى به تأخير بيندازد. در اين شرايط اگر طرف معامله انسان، فردى كم ظرفيّت و پست باشد، ممكن است، آبرو و اعتبار انسان را به خطر اندازد. به گونهاى كه جبرانش بسادگى امكان پذير نباشد.
در روايتى نقل شده كه يكى از اصحاب امام صادق عليهالسلام براى ايشان از شخصى مقدارى موادّ خوراكى قرض گرفته بود. شخص مزبور، چندين بار به حضرت مراجعه كرده، بر پرداخت طلب خود اصرار مىورزيد. امام صادق عليهالسلام به آن صحابى كه از سوى حضرت اين قرض را گرفته بود، فرمود:
«الَمْ أَنْهَكَ أَنْ تَسْتَقْرِضَ لى مِمَّنْ لَمْ يَكُنْ لَهُ فَكانَ» «1»
آيا به تو نگفته بودم كه برايم از آدم نوكيسهاى كه قبلًا چيزى نداشته و تازه به نان و نوايى رسيده قرض نگيرى؟!
خلاصه، همچنان كه مجاورت با سرمازدگان، از حرارت انسان مىكاهد، در معامله با فرومايگان نيز، احترام و حيثيّت آدمى در معرض زوال و نقصان قرار مىگيرد.
|