2- دعا و توكّل بر خدا
گر چه فعاليّتهاى اقتصادى براى قوام و بقاى زندگى اجتماعى لازم است و چنان‏كه ذكر شد، آيين مقدّس اسلام آن را به عنوان مقدّمه‏اى براى رسيدن به رفاه، امنيّت و كمال انسانى به رسميّت مى‏شناسد. ليكن وجود غرايزى از قبيل خوددوستى، دنياگرايى، حرص، بخل و حسد از درون و جاذبه‏هاى فريبنده مادّى از بيرون ممكن است، آدمى را در معرض خطر لغزش و انحراف قرار دهند و ارزشهاى موقّت و اعتبارى مادّى را آنچنان در نظرش بزرگ كنند كه براى رسيدن به مطامع مزبور از مسير حق و انسانيّت منحرف گردد و زندگى سعادتمندانه اخروى را فداى لذّتهاى زودگذر دنيوى كند.
در اين ميان، كسانى كه سرگرم مبادلات اقتصادى بوده و بيشتر با پول و كالا و سود و سرمايه، سر و كار دارند، مورد تهديد بيشترى هستند و هر لحظه ممكن است، برق طمع در نهاد ضميرشان جستن كند و جاذبه ثروت بيشتر، چشمشان را خيره سازد.
از اين رو، شايسته است، هر بار كه انسان براى تلاش اقتصادى، قدم در بازار مى‏گذارد، از خدا كمك بخواهد، خود و ايمانش را به او بسپارد و بر او توكّل كند. روايات متعدّدى در اين خصوص از پيشوايان بزرگوار اسلام نقل شده، ايشان ضمن توصيه‏ پيروانشان به اين امر، دعاهاى خاصّى نيز به آنان مى‏آموختند.
امام باقر عليه‏السلام به يكى از يارانش فرمود، كه هنگام ورود به بازار، اين دعا را بخواند:
«اللَّهُمَّ انّى‏ اسْئَلُكَ مِنْ خَيْرِها وَ خَيْرِ اهْلِها، وَ اعُوذُ بِكَ مِنْ شَرِّها وَ شَرِّ اهْلِها»
خداوندا! از تو درخواست مى‏كنم، خير آن (بازار) و خير اهل آن را و به تو پناه مى‏برم از شرّ آن و شرّ اهل آن.
و وقتى در محلّ كسب خود قرار گرفت نيز اين دعا را بخواند:
«اللَّهُمَّ انّى‏ اسْئَلُكَ مِنْ فَضْلِكَ رِزْقاً حَلالًا طَيِّباً وَ اعُوذُ بِكَ مِنْ انْ اظْلِمَ اوْ اظْلَمَ وَ اعُوذُ بِكَ مِنْ صَفْقَةٍ خاسِرَةٍ اوْ يَمينٍ كاذِبَةٍ» «1»
پروردگارا! از تو درخواست مى‏كنم كه از فضل خود روزى حلال و پاكيزه‏اى به من ارزانى دارى و به تو پناه مى‏برم از اين كه ستم كنم يا مورد ستم- ديگرى- قرار گيرم و نيز به تو پناه مى‏برم از معامله زيانبار و سوگند دروغ.
بدگمانى به خداوند، عدم اعتماد به او و دل بستن به نيروى سود و سرمايه نيز از آفات خطرناك كسب و تجارت است و انسان براى ايمنى از شرّ اين آفات بايد بر خدا توكّل كند و تنها او را روزى رسان و منشأ همه خيرها و بركتها بداند. او بايد اين حقيقت را به قلب خويش بباوراند كه اگر همه عالم بخواهند نعمتى را كه خدا برايش خواسته از او بگيرند، يا نعمتى را كه خدا نمى‏خواهد به او بدهند، نخواهند توانست.
در اين صورت او به راحتى بر خدا توكّل خواهد كرد و با آرامش كامل روحى به فعّاليت سالم اقتصادى خواهد پرداخت. بر چنين فردى نه حرص و حسد چيره مى‏شود و نه دچار اندوه و اضطراب مى‏گردد.
قرآن كريم اين حقيقت را چنين بيان مى‏كند:
«وَ إِنْ يَمْسَسْكَ اللَّهُ بِضُرٍّ فَلا كاشِفَ لَهُ الَّا هُوَ وَ إِنْ يُرِدْكَ بِخَيْرٍ فَلا رادَّ لِفَضْلِهِ،يُصيبُ بِهِ مَنْ يَشاءُ مِنْ عِبادِهِ ....» «1»
و اگر خداوند،- براى امتحان يا كيفر گناه- زيانى به تو رساند، هيچ كس جز او آن را برطرف نمى‏سازد و اگر اراده خيرى براى تو كند، هيچ كس مانع فضل او نخواهد شد، آن را به هر كس از بندگانش بخواهد مى‏رساند ....