قبول كار پرزحمت و رنج‏
برخى در اثر تن آسايى و رفاه طلبى، همواره آسانترين و راحت‏ترين كارها را مى‏جويند و از قبول كارهاى پرزحمت دورى مى‏گزينند، در حالى كه توجّه ندارند انجام كارهاى پرزحمت انسان را آزموده‏تر مى‏سازد و نتيجه زيادى هم در پى دارد، پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله مى‏فرمايد:
«افْضَلُ الْاعْمالِ احْمَزُها» «2»
بهترين كارها، سخت‏ترين آنهاست.
در كارهاى مهمّ و پرزحمت نبايد ترسى به دل راه داد، بلكه بايد با جسارت و جرأت، به آن همّت گماشت. امير مؤمنان عليه‏السّلام مى‏فرمايد:
«اذا هِبْتَ امْراً فَقَعْ فيهِ، فَانَّ شِدَّةَ تَوَقّيهِ اعْظَمُ مِمَّا تَخافُ مِنْهُ» «3»
هر گاه از كارى ترسيدى خود را در آن بيفكن، زيرا حذر كردن تو از آنچه كه از آن مى‏ترسى سخت‏تر است.
ذى القرنين در اين باره الگوى خوبى بر مخاطبان قرآن است؛ زيرا وى زمانى كه در سفر خود به منطقه «بين السدّين» ضرورت وجود «سدّ» را دريافت، با وجود اينكه اين كار بسيار سخت بود و نياز به امكانات، طرّاحى و انديشه دقيق و ظريف بود و زمان‏
زيادى را نيز مى‏طلبيد، با كوشش پيگير و جدّى به ساختن آن پرداخت و از اين راه مردمان اين منطقه را از حملات قوم «يأجوج و مأجوج» به اين سرزمين باز داشت:
«فَمَا اسْطاعُوا انْ يَظْهَرُوهُ وَ مَااسْتَطاعُوا لَهُ نَقْباً» «1»
[سر انجام چنان سدّ فولادين و نيرومندى ساخت‏] كه آنها [طايفه يأجوج و مأجوج‏] قادر نبودند از آن بالا روند، و نمى‏توانستند نقبى در آن ايجاد كنند.
سختى، مقدّمه رفاه و رنج، كليد گنج است و كار پرزحمت آسايش مى‏آورد:
«انَّ مَعَ الْعُسْرِ يُسْراً» «2»
به يقين با هر سختى آسانى است.
اميد به آينده و عشق به كار و اطمينان به نتايج آن، سختيها را بر انسان آسان مى‏كند و دشواريهاى راه را هموار مى‏سازد. چنانكه حضرت على عليه‏السلام مى‏فرمايد:
«طُوبى‏ لِنَفْسٍ ادَّتْ الى‏ رَبِّها فَرْضَها، وَ عَرَكَتْ بِجَنْبِها بُؤْسَها وَ هَجَرَتْ فِى اللَّيْلِ غُمْضَها ...» «3»
خوشا به حال كسى كه مسؤوليتهاى واجب را در پيشگاه پروردگار خويش به انجام مى‏رساند و در راه او هرگونه تلخى و سختى را به جان مى‏خرد و خواب شب را وا مى‏نهد ....
هركس، بويژه افراد «موحّد» بايد در مقابل نوسانات و مشكلاتى كه در هر كار مهمّى پديدار مى‏شود، مقاومت نمايد و به ضعف و سستى نگرايد امير مؤمنان عليه‏السلام مى‏فرمايد:
«... وَ لا تَكُنْ عِنْدَ النَّعْماءِ بَطِراً وَ لا عِنْدَ الْبَأْساءِ فَشِلًا» «4»
... به هنگام كامروايى و نعمت مغرور مشو و در هنگامه رنج و سختى به سستى و وارفتگى تن مسپار.