معراج‏السعادة ج : 2 ص : 77
اخلاق حسنه و ذميمه و فوايد و مفاسد آنها
و پيش از اين دانستى كه: قوه انسانيه كه مدخليت در صفات و اخلاق دارند چهارند:
قوه عاقله، عامله، غضبيه و شهويه. و دانستى كه: كمال قوه عامله، انقياد و اطاعت اوست از براى عاقله در استعمال ساير قوا در اعمال حسنه. و عدالت عبارت از آن است، و نقص آن در عدم انقياد است.
پس هر گاه ساير قوا به مرتبه كمال باشند عدالت حاصل خواهد بود، و هر گاه ناقص باشند عدالت منتفى خواهد بود و تحقق و انتفاء عدالت تابع كمال و نقص ساير قوا است.
و عدالت، امرى است جامع جميع صفات كماليه. پس از براى كسب عدالت به خصوص كيفيتى خاص، و از براى ازاله ضدش كه جور است، معالجه‏اى مخصوص نيست، و از براى قوه عامله صفات كماليه مخصوصى كه تعلق به ساير قوا نداشته باشد نيست، بلكه جميع صفات مخصوصه از فضايل و رذايل متعلق است يا به قوه عاقله يا غضبيه يا شهويه، يا به دو قوه از اين قوا يا سه قوّه، و تفصيل آنها را در چهار مقام ذكر مى‏كنيم.
و از براى عدالت اگر چه طريقه خاصه در اكتساب آن، و معالجه مخصوصه از براى ازاله ضد آن نيست، و به اكتساب ساير فضايل، عدالت حاصل، و ازاله بقيه رذايل ضد آن زايل مى‏شود، و ليكن خود عدالت چون مستلزم جميع ملكات فاضله، بلكه جامع جميع است، و اشرف فضايل و كمالات است، ابتدا، شرف و فضيلت آن را هم در يك مقام على حده بيان مى‏كنيم. پس، اين باب مشتمل است بر پنج مقام به اين ترتيب:
مقام اول: در بيان آنچه متعلق به قوه عامله است كه عبارت است از عدالت.
مقام دوم: در ذكر اخلاق و صفاتى كه متعلق است به قوه عاقله.
مقام سوم: در بيان اخلاق متعلق به قوه غضبيه.
مقام چهارم: در شرح ملكات متعلقه به قوه شهويه.
مقام پنجم: در تفصيل و تبيين اوصاف متعلقه به دو قوه يا سه قوه از قواى ثلاث.
و در هر مقامى از سه مقام آخر صفات رذيله كه متعلق به آن مقام است عنوان مى‏كنيم، و در ذيل آن عنوان، علامات و اقسام و اسباب و مضرّت و علاج آن صفت را، و ضد آن از صفات حسنه، و علامات و منفعت و تدبير تحصيل آن را در فصول چند بيان مى‏كنيم.