معراج‏السعادة ج : 2 ص : 891
فصل: ثواب و فضيلت زيارت‏
چون فضيلت زيارت ايشان و سرّ ايشان را شناختى و بزرگى و جلالت قدر ايشان را دانستى پس بايد در هنگام دخول ايشان و ورود بر مراقد منوّره و مشاهد مشرّفه ايشان نهايت تواضع و فروتنى، و غايت تخضّع و شكستگى كنى. و در دل خود عظمت شأن و جلالت قدرشان را مستحضر گردى. و متذكّر حقّ عظيم ايشان و سعيشان در ارشاد مردم و رواج دين الهى شوى.
پس چون به نزديك مدينه منوّره رسى و چشم تو بر ديوارهاى آنجا افتد متذكّر شو كه: اين شهرى است كه خدا آن را از براى پيغمبر خود اختيار كرده. ولايتى است كه: در آنجا اساس شريعت برپا شده. و واجبات و مستحبّات در آنجا قرار داد گشته. و در آنجا پيغمبر خدا با دشمنان دين جهاد نموده و دين خدا را ظاهر كرده. و تا حين وفات در آنجا ساكن بوده. و تربت مقدّس او در آنجا قرار يافته.
و چون به كوچه و بازار آن تردّد كنى قدمهاى همايون سيّد انس و جان - روحى فداه - را ياد آور و تأمّل كن كه: هيچ موضعى نيست كه تو قدم مى‏گذارى مگر اينكه جاى قدم عزيز اوست. پس پاى مگذار مگر به سكينه و وقار. و متذكّر باش طريق راه رفتن آن سرور را. و سكينه و وقار و خضوع و تواضع او را از براى پروردگار. و به خاطر آور آنچه در سينه او از علوم اوّلين و آخرين و اسرار حضرت ربّ العالمين بوده.
و ياد آور رفعت شأن او را نزد خدا، حتّى اينكه نام خود را با نام او قرين ساخته و كلام عزيز خود را بر او نازل فرموده، و حضرت روح الأمين و ساير ملائكه مقرّبين را به خدمت او فرستاده، و منع فرموده كه: كسى آواز خود را بالاى آواز او بلند سازد. و ياد آور كسانى كه به شرف ملازمت او مشرّف گشتند و سعادت خدمت او را دريافتند. و تأسّف خور بر محرومى خود از اين سعادت عظمى. و تضرّع كن به سوى خدا كه در آخرت از صحبت آن حضرت تورا محروم نسازد. و اميدوار باش از آنجا كه خدا ايمان به او را روزى تو ساخته و تورا از وطن خود به زيارت او برانگيخته.
و چون داخل مسجد آن حضرت شوى بدان كه: اوّل موضعى كه فرايض الهيّه در آن به پا داشته شده است آن عرصه مطهّره است، و آنجا مكان افضل خلق اللّه است در حيات و ممات.
و چون به جهت زيارت او بر در ايستادى، در نهايت خضوع و خشوع بايستى. و او
معراج‏السعادة ج : 2 ص : 892
را زنده تصوّر كنى. و نزديك قبر مطهّر منوّر بروى، زيرا فرق ميان حيات و ممات ايشان نيست. پس بدان كه: او مطّلع است بر حضور تو، و زيارت تو و سلام به او مى‏رسد. پس شخص مقدّس او را در خيال خود متصوّر سازى و او را در مقابل خود بر تخت عظمت و جلال نشسته تصوّر كنى و عظمت و رتبه او را در دل خود حاضر كنى.
و چون از زيارت او فارغ شوى، به نزد منبر مطهّر رو و دست خود را بر آن بكش و تضرّع و زارى كن و حاجت خود را عرض كن. و بالا رفتن پيغمبر - صلّى اللّه عليه و آله - را بر آن منبر تصوّر كن كه مهاجرين و انصار در پاى آن منبر چشمها بر جمال مباركش دوخته و او به فصيح‏تر زبانى به حمد الهى و ارشاد مردم و مسائل حلال و حرام اشتغال دارد. و از خدا مسئلت نما كه: در روز جزا تو را از او جدا نكند.
و چون به زيارت امير مؤمنان و سرور متّقيان روى چون داخل ارض اقدس نجف شوى متذكّر شو كه آن وادى سلام، و موضع ارواح مؤمنان است. و خداى - تعالى - آن را اشرف بقاع روى زمين كرده. و هيچ مؤمنى نيست مگر اينكه بعد از موت، روح او به آنجا مى‏آيد و با ساير مؤمنين قرين بوده، به تنعّم مشغول است تا در روز قيامت كبرى به خانه كرامت عظمى داخل گردد. و آن زمينى است كه خدا آن را مدفن وصىّ پيغمبر خود كرده بعد از آنكه مدفن آدم أبو البشر و نوح شيخ المرسلين بود.
و آن حضرت ضامن شده كه: هر كه در جوار او باشد شفاعت كند. پس، از خدا طلب كن كه خدا روح تورا به آنجا برد و تورا در زمره مؤمنين كند و آنجا را مدفن تو سازد تا در جوار مولاى خود دفن شده به شفاعت او فائز گردى. و چون به زيارت آن حضرت ايستادى متذكّر رفعت شأن و بزرگى قدر آن حضرت شو و قدر و مرتبه او را در نزد خدا و پيغمبر ياد آور و آدابى كه در زيارت پيغمبر - صلّى اللّه عليه و آله - مذكور شد مراعات كن.
و چون وارد زمين كربلا شوى به جهت زيارت سيّد الشّهداء روحى فداه ياد كن كه آن، زمينى است كه در آن فرزند رسول خدا را با فرزندان و ياران و خويشان شهيد كردند. و اهلبيت و حرم او را در آنجا به اسيرى بردند. پس محزون باش و داخل آن زمين مشو مگر ژوليده و غبار آلوده، شكسته دل و غمناك و گريان.
و حرمت و كرامت آن زمين را مستحضر شو و بدان كه: آن زمينى است كه خدا در آن شفا قرار داده. و دعا را در آنجا مستجاب فرموده. و در روز قيامت آن را بلندترين بقعه‏هاى بهشت خواهد ساخت.
و چون داخل «حاير» مقدّس شوى به جهت زيارت، و چشم تو بر ضريح مقدّس آن سرور افتد و ضريح اصحاب او كه در دور او شهيد گشته و در يك موضع در جوار
معراج‏السعادة ج : 2 ص : 893
او جمع شدند پس اشخاص ايشان را در خاطر خود ممثّل ساز. و وقايع ايشان را ياد آور. و بلا و محنتهايى كه بر ايشان روى داده متذكّر شو. و حضرت ابا عبد اللّه الحسين - عليه السّلام - را تصوّر كن كه در عرصه كربلا ايستاده و يك به يك اصحاب به خدمت آن جناب مى‏رسند و مى‏گويند: «السّلام عليك يا ابا عبد اللّه» و اذن جهاد مى‏گيرند و حضرت، ايشان را اذن مى‏دهد و هر يك تنها خود را به ميدان مى‏اندازد. و مى‏زنند و مى‏كشند تا در راه او شهيد مى‏گردند. و چون از حيات خود مأيوس مى‏شوند به آواز بلند فرياد مى‏كنند كه: «أدركنى يا ابا عبد اللّه». و آن شهسوار ميدان شجاعت، و يكّه تاز معركه شهادت به سرعت بر سر او مى‏تازد و او را از ميدان مى‏ربايد و به ساير شهدا ملحق مى‏سازد.
و امثال اين وقايع را به خاطر آور و حزن و اندوه خود را تازه مى‏ساز و آرزو مى‏كن كه: كاش در اين زمين با ايشان مى‏بودى. و بگو: «يا ليتنى كنت معهم فأفوز فوزا عظيما». يعنى: اى كاش من با ايشان بودمى تا به رستگارى عظيم فايز گشتمى.
پس ساير آداب را - چنان كه مذكور شد - مراعات كن.
و همچنين در زيارت هر يك از ائمّه - عليهم السّلام - جلالت قدر هر يك را متذكّر شو. و حقوق او را ياد آور. و آنچه مناسب مقام است به خاطر گذران تا زيارت تو قبول، و به مرتبه زائرين فايز گردى. رزقنا اللّه و إيّاكم شفاعتهم يوم الورود بحقّ الملك الودود.