فصل دوّم: بعضى از آداب و شرايط دعا
بدان كه: «دعا» مغز همه عبادات است.«» و از اين جهت در فضيلت آن و امر به آن آيات و اخبار بى‏شمار وارد شده. و از كثرت اشتهار آنها احتياجى به ذكر آنها نيست. و ادعيه‏اى كه از حضرت سيّد المرسلين و ائمّه طاهرين - عليهم السّلام - رسيده است، در كتب ادعيه مذكور است. و هيچ مطلبى از مطالب دنيا و آخرت نيست مگر اينكه دعاهاى بسيار به جهت آن وارد شده، هر كه طالب آنها باشد رجوع به كتب دعوات كند.
بلى، از براى «دعا كننده» آداب و شرايط چند است، كه بايد مراعات آنها را منظور داشته باشد تا فايده دعا را ببيند. و دعاى او مستجاب گردد. و نورانيّت دعا در نفس او پيدا شود.
و از جمله شرايط، در اينجا چند شرط ذكر مى‏كنيم:
اوّل آنكه: اوقات شريفه را از براى دعاى خود اختيار كند، مثل روز عرفه و ماه رمضان و روز جمعه و وقت سحر و شبهاى قدر و شبهاى جمعه و امثال اين‏ها.
دوّم آنكه: حالتى را ملاحظه كند كه در آن حالت، استجابت دعا وارد شده، مثل حال آمدن باران و عقب نمازهاى واجب و ميان اذان و اقامه و وقت وزيدن بادها و در هنگامى كه روزه باشد.
سوّم آنكه: با طهارت باشد، يعنى: وضو يا غسل داشته باشد.
چهارم آنكه: رو به قبله باشد.
پنجم آنكه: دستهاى خود را بلند كند به نحوى كه زير بغل او نمايان باشد، همچنان كه گدايان، دست خود را به جانب اغنيا دراز مى‏كنند.
و از حضرت پيغمبر - صلّى اللّه عليه و آله - مروى است كه: «هيچ بنده‏اى دست خود را به جانب خداوند جبّار دراز نمى‏كند مگر اينكه خدا شرم مى‏كند كه دست او را تهى برگرداند تا فضل و رحمت خود را در آن جاى ندهد».«» پس چون دست خود را فرود مى‏آوريد بر سر و روى خود بكشيد.
معراج‏السعادة ج : 2 ص : 869
ششم آنكه: آواز خود را پست كند و ميان جهر و اخفات دعا گويد، نه چندان آهسته باشد و نه بسيار بلند.
مروى است كه: «چون مردمان به خدمت حضرت پيغمبر - صلّى اللّه عليه و آله - آمدند تا به نزديك مدينه رسيدند تكبير گفتند و صداى خود را به تكبير بلند كردند، حضرت فرمود: اى مردمان آن كسى را كه مى‏خوانيد كر نيست و دور نيست بلكه در پيش گردنهاى شما است».«» هفتم آنكه: در دعا كردن، متوجّه سجع و قافيه نشود و سخن پردازى نكند، كه اين طريقه منافى خضوع و تضرّع است.
هشتم آنكه: تضرّع و زارى كند و با خضوع و خوف و خشيت و هيبت باشد.
در اخبار رسيده است كه: «چون خدا بنده را دوست دارد او را مبتلا مى‏سازد تا تضرّع و زارى او را بشنود».«» نهم آنكه: جزم داشته باشد به اينكه دعاى او اجابت مى‏شود. و يقين داشته باشد كه ردّ نخواهد شد.
از حضرت امام جعفر صادق - عليه السّلام - مروى است كه: «چون دعا كنى بايد چنان گمان كنى كه حاجت تو بر در ايستاده است و داخل مى‏شود».«» دهم اينكه: اصرار بر دعا كند و الحاح نمايد. و لا اقل سه مرتبه آن را تكرار كند.
يازدهم آنكه: قبل از دعا، ذكر خدا كند. و ثنا و ستايش او گويد. و تمجيد و تعظيم او كند. و صلوات بر پيغمبر و آل او فرستد.
دوازدهم آنكه: ابتدا اقرار به گناهكارى و عدم سزاوارى خود نمايد.
سيزدهم آنكه: توبه كند و از گناهان خود پشيمان شود. و اگر مظلمه بر گردن او باشد ادا كند، يا عزم به ادا كردن آن نمايد. و اگر متمكّن از اداى آن نباشد توفيق آن را از خدا طلبد.
چهاردهم آنكه: به تمام همّت خود رو به خدا آورد. و از هر چه غير اوست قطع اميد نمايد.
پانزدهم آنكه: لباس و مكان و غذاى او از حلال باشد. (و اين نيز از جمله شرايط عمده است).
شانزدهم آنكه: حاجت خود را «بخصوصه» نام برد.
معراج‏السعادة ج : 2 ص : 870
هفدهم آنكه: چون دعا كند تخصيص به خود ندهد، بلكه ديگران را در دعاى خود شريك سازد.
هيجدهم آنكه: گريه كند. (و اين نيز از شرايط عظيمه و آداب معتمده است).
نوزدهم آنكه: دعا را تأخير نيندازد تا وقت حاجت، بلكه پيش از احتياج دعا كند.
همچنان كه وارد است كه: «در حال نعمت و آسانى با خدا آشنايى كنيد تا در وقت محنت و دشوارى خدا با شما آشنايى كند».
بيستم آنكه: - همچنان كه مذكور شد - در حاجت خود، اعتماد به غير خدا نكند، و اميد بجز او نداشته باشد.