فصل سوّم: ازاله فضلات و كثافات بدن‏
سزاوار بنده مؤمن آن است كه: بدن خود را از چرك و رشح و فضلاتى كه نجس هستند نيز پاك نمايد. مثل اينكه: سر را بتراشد و موى بينى و شارب و زيادتى محاسن را بچيند. و موى زهار و زير بغل و ساير موهاى زايده اعضا را به نوره زايل سازد. و ناخنهاى پا و دست را بگيرد. و در هر جمعه گرفتن آنها سنّت است.
و وارد شده است كه: «هيچ چيز، روزى را چنان فراخ نمى‏كند كه چيدن ناخن و گرفتن شارب در روز جمعه».«» و بايد آنچه از چرك و شپش كه در موى سر و ريش جمع مى‏شود به شستن و شانه كردن زايل سازد. و سنّت است كه: چون شانه كرد، شانه را بر روى سينه خود بكشد كه غم را زايل مى‏كند. و آنچه از چرك، كه در گوش جمع مى‏شود پاك سازد. و چرك دندان و دهن را به مضمضه و مسواك إزاله كند. و رطوباتى كه در بينى مجتمع مى‏گردد به استنشاق دفع نمايد. و آنچه در دست حاصل مى‏شود به شستن زايل سازد.
و آنچه در بدن حاصل مى‏شود از رطوبات عرق و غبار خارجى، به حمّام، آنها را پاك نمايد.
و در حمّام، آداب ظاهريّه را كه در كتب فقهيّه مذكور است مراعات نمايد. و به حرارت حمّام، متذكّر حرارت آتش جهنّم گردد. و حبس يك ساعت در آب گرم را تفكّر كرده حبس در جهنّم را بر آن قياس نمايد.
معراج‏السعادة ج : 2 ص : 842
حضرت امام جعفر صادق - عليه السّلام - فرمود كه: «چون داخل خانه سوّم حمّام مى‏شوى كه خزانه به آن باشد مكرّر تا وقت بيرون آمدن بگو:«نعوذ باللّه من النّار و نسئله الجنّة».«»
خلاصه كلام اينكه: عاقل بايد لحظه‏اى از فكر آخرت غافل نگردد، زيرا عاقبت، سر و كار او به آنجاست. پس بايد به هر چه نظر مى‏افكند از آب يا آتش يا غير اين‏ها پند از وى بگيرد و عبرتى بردارد. و نظر هر كسى در هر چيزى به حسب همّت اوست.
نمى‏بينى كه هرگاه خانه‏اى معمور و مفروش و در آنجا جامه‏هاى نيكو باشد، بنّا چون داخل آن خانه شد نگاه به سقف و ديوار و كيفيّت بنّايى آن مى‏كند. و نجّار به در و پنجره و چگونه ساختن آن مى‏افكند. و بزّاز تأمّل در جامه‏ها و قيمت آنها مى‏كند.
پس سالك راه آخرت بايد به هيچ چيز نظر نكند مگر اينكه به فكر آخرت افتد. پس چون ظلمتى را بيند متذكّر ظلمت لحد شود. و چون آتشى بيند به فكر آتش جهنّم افتد.
و چون مارى به نظر او آيد انديشه افعى‏هاى دوزخ را كند. و چون صداهاى هولناك بشنود متذكّر نفخه صور شود. و چون صورت مهيبى به نظر او در آيد نكير و منكر و زبانه جهنّم را ياد آورد. و چون قومى را مشغول محاسبه ببيند به فكر محاسبه روز جزا افتد. و هر چيز مطلوبى را ببيند ياد بهشت كند، و همچنين.