فصل: حكمتهاى نهفته در دانه گندم
عمده آنچه چيزى خوردن بر آن موقوف است غذاهاى خوردنى است. و در خلق آنها عجايب بسيار، و اسباب بىشمار است، كه از حيّز شرح بيرون. و اطعمهاى كه خداوند رءوف آفريده عدد آنها از حدّ و حصر افزون است. و ما همه را مىگذاريم و دست به يك دانه گندم مىزنيم و اندكى از اسباب و حكمتهاى آن را بيان مىكنيم.
پس بدان كه: حكيم على الإطلاق، در دانه گندم قوّهاى آفريد كه مانند انسان غذاى خود را كه آب باشد به خود مىكشد. پس نموّ آن موقوف است بر اينكه: در زمينى باشد كه در آن باشد. و بايد زمين سستى باشد كه هوا در خلل و فرج آن داخل شود. پس اگر تخم آن را در زمين سخت بريزند سبز نمىشود. و چون نموّ آن به هوا موقوف بود و هوا به خودى خود به سوى آن حركت نمىنمود و در آن نفوذ نمىكرد لهذا باد را آفريد تا هوا را حركت داده خواهى نخواهى آن را در گياهها نفوذ دهد. و چون محض همين در نموّ آن كافى نبود، زيرا سرماى مفرط مانع از نموّ كامل آن بود لهذا بهار و تابستان را خلق كرد تا به حرارت اين دو فصل، زرع و ثمر نموّ نمايد.
پس اين چهار سبب است كه: نموّ دانه گندم به آنها محتاج است. و چون سير آبى زمين زراعت از آب درياها و رودخانهها و چشمهها، به كشيده شدن آن از نهرها و جويها موقوف بود، اسباب همه را آفريد و ما يحتاج همه را خلق كرد. و چون بسيارى از زمينها بلند بود كه آب چشمه و كاريز به آن نمىنشست، ابرهاى آبكش را به وجود آورد و بادهاى راننده را بر آنها گماشت تا آنها را به اطراف عالم بدوانند. و در اوقات خاصّه به قدر حاجت آبهاى خود را به زمينها افشانند. و بر روى زمين كوههاى بسيار قرار داد تا چشمههاى آن را محافظت كنند كه به تدريج به قدر ضرورت بيرون آيند، كه اگر نه چنين بودى همه آبها به يك دفعه بر روى زمين جارى شدى، و عالم را ويران و خراب ساختى.
معراجالسعادة ج : 2 ص : 803
و نعمتهاى الهى و حكمتهاى غير متناهى، كه در خلقت ابر و باد و باران و دريا و كوه هست از حدّ بيان خارج است.
و چون آب و زمين هر دو به حسب مزاج، سرد بودند و ضرورى بود در نموّ زراعت از حرارتى، پس خداوند حكيم خورشيد را آفريد و آن را با وجود دورى از زمين، سبب حرارت گردانيد تا به حرارت آن زراعات به سر حدّ كمال خود رسند. و در ماه، خاصيّت ترطيب قرار داد تا به رطوبت آن، ميوهها از سختى و صلابتى كه در ابتدا دارند نرم شوند. و اينها پستترين حكمتهاى خورشيد و ماه است. و از براى ايشان فوايد و مصالح بىنهايت است، كه شرح آن متصوّر نيست. بلكه هر ستارهاى كه در آسمان است از براى فوايد بىپايان خلق شده كه تعداد آنها در قوّه بشر نيست.
و از آنچه گفتيم به ظهور پيوست كه: نموّ زراعات و نباتات تمام نمىشود مگر به آب و هوا و ماه و خورشيد. و وجود تأثير اينها موقوف بر وجود آسمانها و حركات آنها. و حركات افلاك موقوف است به ملائكه كه آنها را برگردانند. و همچنين اسباب به هم پيوسته است تا منتهى به مسبّب الاسباب گردد.
«خور»«» و ماه و پروين، براى تواند قناديل سقف سراى تواند
|