فصل: فساد قول كسى كه محبّت خدا را فقط مواظبت بر طاعات مى‏داند
چون دانستى كه سزاوار محبّت، بجز ذات حقّ - جلّ شأنه - نيست، بلكه حقيقت محبّت، منحصر در آن است. فساد قول كسى ظاهر مى‏شود كه انكار محبّت بنده از براى خدا نموده و گفته: معنى از براى آن نيست مگر مواظبت به طاعات خدا. و امّا حقيقت محبّت، چون توقّف بر جنسيّت دارد، پس محال است. و به اين جهت انس و شوق و لذّت مناجات پروردگار را نيز انكار نموده.
و فساد اين قول - علاوه بر آنچه مذكور شد - از شريعت مقدّسه نيز معلوم مى‏گردد، زيرا اجماع امّت منعقد است بر اينكه دوستى خدا و رسول او از جمله واجبات عينيّه است. و آنچه از آيات و اخبار در امر به دوستى پروردگار و مدح و ثناى آن وارد شده و آثار اهل محبّت آفريدگار از أنبيا و أوليا رسيده است از حدّ و نهايت متجاوز است.