وجوب امر به معروف و نهى از منكر و شرايط آن‏
و مخفى نماند كه: آنچه از آيات و اخبار مذكوره، و ساير آيات «عديده»«»، و اخبار متواتره مستفاد مى‏شود اين است كه: امر به معروف و نهى از منكر بر هر فردى از افراد مكلّفين واجب است. و اين مطلب، مورد اتّفاق جميع علماى شيعه و سنّى است. به اين
معراج‏السعادة ج : 2 ص : 515
معنى كه: امر كردن به واجبات، و نهى كردن از افعال محرّمه، وجوب دارد. و اما امر به مستحبات، و نهى از امور مكروهه، واجب نيست، بلكه سنّت است. و وجوب امر به واجب و نهى از حرام چهار شرط دارد:
اوّل آنكه: علم داشته باشد به اينكه: اين فعل بر آن شخص واجب است يا حرام.
پس در امور متشابه، امر به معروف و نهى از منكر وجوب ندارد. بنابراين، هر كه علم به هم رسانيد به وجوب يا حرمت هر امرى، به نحوى كه احتمال اختلاف مجتهدين را در آن ندهد، مثل اينكه: ضرورى دين يا مذمّت يا اجماعى همه علماء باشد بر او لازم است كه امر و نهى در آن كند. و كسى كه علم قطعى نداشته باشد به حكم چيزى، و اجماعى نباشد، بلكه اختلافى باشد يا احتمال اختلاف فقها را در آن امر بدهد اگر چه خود مجتهد باشد و در حكم آن رأيى داشته باشد، يا رأى يكى از مجتهدين را در آن بداند نمى‏تواند كسى را به عنوان وجوب به آن امر و نهى نمايد، و در آن امر به معروف و نهى از منكر به عمل آورد. مگر در حق كسى كه بداند لازم بر آن كس همان حكمى است كه او نيز مى‏داند.
خلاصه كلام آنكه: در مسائل «قطعيّه اجماعيّة»«» بر هر كسى امر به معروف و نهى از منكر در حق هر كسى لازم است. و اما در غير آنچه اجماعى است، و اختلاف آراى مجتهدين در آن ممكن است، مجتهدى يا مقلّدى امر و نهى در آن نمى‏تواند كرد، مگر بر كسى كه بداند اعتقاد او هم موافق اعتقاد اوست، يا بايد موافق باشد.
دوّم آنكه: احتمال فايده و اثرى بر امر و نهى خود بدهد. پس چنانچه يقين داند يا ظن غالب او اين باشد كه: اثرى مترتّب نمى‏شود امر به معروف و نهى از منكر واجب نخواهد بود.
سوّم آنكه: متضمّن مفسده و ضررى نباشد. پس اگر در امر به معروفى يا نهى از منكرى مظنّه ضررى به خود يا به يكى از مسلمانان باشد، وجوب آن قطع خواهد شد.
همچنان كه در بعضى از روايات رسيده كه: هر كه متعرّض صاحب تسلّط جابرى بشود و بليّه به او برسد اجر و ثوابى از براى او نخواهد بود.
و آنچه مذكور شد كه: گرامى‏ترين شهيدان كسى است كه سخن حقى در نزد ظالمى بگويد و او را بكشد در صورتى است كه ابتدا مظنّه مفسده نداشته باشد و چنين داند كه: ضررى به او نخواهد رسيد.
چهارم آنكه: از شخصى كه معروف ترك شده يا منكر صادر گرديده آثار پشيمانى
معراج‏السعادة ج : 2 ص : 516
و توبه به ظهور نرسد، كه اگر آن شخص نادم شود ديگر احتياج به امر به معروف و نهى از منكر نيست.
و از جمله امورى كه در امر به معروف و نهى از منكر لازم است آن است كه: علم به صدور آن هم رسيده باشد، به اين نحو كه: آدمى خود آن را ببيند يا علم به آن به هم رساند بدون اينكه تفحّص يا تجسّس نمايد. اما به محض احتمال يا مظنّه، تجسّس از آن جايز نيست و در صدد فحص نبايد برآمد. پس اگر كسى گمان برد كه: شخصى در خانه مشغول معصيتى است، اما يقين نداشته باشد نمى‏تواند داخل آنجا شود. و نبايد در صدد تحقيق آن برآيد. و همچنين جايز نيست گوش فرا داشتن، تا معلوم شود كه صدائى كه مى‏آيد معصيت است يا نه. يا بوئيدن دهان، به جهت آنكه معلوم كنى شراب خورده است يا نه. يا تحقيق اينكه آيا در خانه شراب دارد؟ يا آنچه در ظرف اوست شراب است يا نه؟ يا پرسيدن اينكه در زير دامان، آلت «سازى» پنهان كرده است يا نه؟ و خلاصه آنكه تا علم حاصل نشود تفحّص و تجسّس نمودن جايز نيست. و از همسايه و رفقاى فاسق تفتيش فسق او را كردن روانه.
بلى اگر كسى تفحّص نمود و بر آن معصيتى معلوم شد، در آن وقت نهى از آن لازم است، اگر چه ابتدا خوب نكرده است كه تجسّس نموده. و لازم نيست كه آن كه امر به معروف و نهى از منكر مى‏كند عادل باشد، و خود هيچ معصيتى، يا همان معصيت را نكند، بلكه بر هر كه بر ترك معروفى، يا فعل منكرى مطلع شد بر او امر و نهى لازم است. خواه خود آن شخص خوب باشد يا بد. اگر خود، آن معصيت را بكند به آن جهت عاصى و گناهكار خواهد بود. و اگر با وجود اين، از ديگرى مطلع شود امر و نهى نكند دو گناه كرده خواهد بود.
بلى: كسى كه خود مرتكب معصيتى باشد و ديگران را از آن نهى كند خالى از خجالت و شرمسارى در نزد حضرت بارى نيست.
همچنان كه در اخبار رسيده كه به حضرت عيسى - عليه السّلام - وحى رسيد كه:
«اول نفس خود را پند ده، اگر پند پذير شدى، آن وقت مردم را پندگوى. و اگر نه، از من حيا و شرم كن».«» و ليكن ظاهر آن است كه: اين در صورتى است كه امر به معروف و نهى از منكر به قهر و غلبه و تسلّط باشد. اما اگر به عنوان پند و موعظه و نصيحت باشد دور نيست كه شرط باشد كه خود، مرتكب آن معصيت نگردد. و مردمان بر صدور آن معصيت از او مطلع نباشند، زيرا اگر مردم او را مرتكب آن گناه دانند موعظه او اصلا فايده و اثرى
معراج‏السعادة ج : 2 ص : 517
نمى‏بخشد. و دانستى كه با وجود عدم اثر، امر و نهى واجب نيست.
خلاصه اينكه: امر به معروف و نهى از منكر، به دو وجه مى‏شود: