صفت چهارم: ترك اعانت مسلمين و عدم اهتمام در امور ايشان‏
و منشأ اين صفت، اگر عداوت يا حسد باشد، از رذايل قوّه غضبيّه خواهد بود. و اگر
معراج‏السعادة ج : 2 ص : 503
باعث آن، كسالت، يا بخل، يا ضعف نفس باشد از نتايج قوّه شهويّه محسوب خواهد شد.
و بالجمله شكى نيست كه: اين، از رذايل صفات، و از جمله مهلكات، و علامت ضعف ايمان و باعث حرمان از درجات «جنان»«» است. و احاديث و اخبار در مذمّت آن بسيار وارد شده.
و از حضرت امام محمد باقر - عليه السّلام - مروى است كه: «هر كه مضايقه كند از اعانت برادر مسلم خود و بر آوردن حاجت او، مبتلا مى‏شود به اعانت كردن كسى كه در اعانت او گناه باشد و هيچ مزدى از براى او نباشد».«» و از حضرت صادق - عليه السّلام - مروى است كه: «هر مردى از شيعيان ما كه يكى از برادران او به نزد او آيد و از او در حاجتى استعانت جويد و آن مرد با وجود قدرت، اعانت او را نكند خدا مبتلا سازد او را به اعانت كردن دشمنان ما، تا به واسطه آن، خدا در روز قيامت او را عذاب كند».«» و فرمود كه: «هر مؤمنى منع نمايد از مؤمن ديگر چيزى را كه به آن محتاج باشد، و آن شخص قادر بر رسانيدن آن به او باشد - از خود يا از جاى ديگر - خدا در روز قيامت او را باز مى‏دارد در حالتى كه روى او سياه و چشم او كبود و دستهاى او به گردن بسته باشد. پس خطاب مى‏رسد كه: اين است خيانتكارى كه خيانت با خدا و پيغمبر نموده.
پس امر مى‏شود كه: او را به جهنم افكنند».«» روزى آن سرور به جمعى كه در خدمت او حاضر بودند فرمود: «چه شده است شما را كه استخفاف به ما مى‏كنيد؟ مردى از اهل خراسان برخاست و عرض كرد: معاذ اللّه كه ما استخفاف به تو يا به چيزى از فرموده تو كنيم. حضرت فرمود: تو يكى از آنهايى كه به من استخفاف كردى. عرض كرد معاذ اللّه. حضرت فرمود: آيا نشنيدى كه فلان شخص در نزديكى منزل جحفه وقتى كه مى‏آمدى مى‏گفت: مرا به قدر يك ميل سوار كن كه و اللّه خسته شده‏ام، و تو سر راست نكردى، پس استخفاف به او كردى. و هر كه استخفاف به مؤمنى كند به ما استخفاف كرده است و حرمت خداى - عزّ و جلّ - را ضايع نموده است».«» و فرمود: «هر كه به جهت حاجتى به نزد برادر خود رود و او قدرت بر روا كردن آن داشته باشد و روا نكند، خدا بر او مسلّط مى‏كند افعى را كه انگشت ابهام او را در قبر
معراج‏السعادة ج : 2 ص : 504
بگزد، تا روز قيامت».«» و از حضرت امام موسى كاظم - عليه السّلام - منقول است كه: «هر كه به نزد مردى از برادران خود رود و پناه بر او برد به جهت كارى، و او با وجود قدرت، او را پناه ندهد، به تحقيق كه قطع ولايت خدا را كرده است».«» و از حضرت پيغمبر - صلى اللّه عليه و آله - مروى است كه: «هر كه اهتمام در درست كردن و اصلاح امور مسلمانان نداشته باشد مسلمان نيست، به شرط قدرت».«»
فصل: اهتمام در ثواب قضاى حوائج مسلمين و اعانت بر ايشان