برگشت اثر هر ظلمى، به خود ظالم يا به اولاد او
و غافل است از اينكه: هر ظلمى كه از كسى سرزد، البته روزگار، اثر آن را به او مىرساند.
همچنان كه حضرت صادق - عليه السّلام - فرمودند كه: «هركه ستم كند، خداوند عالم مسلط مىسازد بر او كسى را كه ظلم كند بر او، يا بر اولاد او، يا بر اولاد اولاد او.
(بلى: كجا با عدل خداوند عادل جمع مىشود كه: زبر دستى، زير دستى را بيازارد، و دست آن بيچاره از مكافات او كوتاه باشد. و حضرت ملك الملوك بر آن مطلع باشد و در صدد انتقام او برنيايد؟
معراجالسعادة ج : 2 ص : 480
مكن خيره بر زير دستان ستم كه دستى ست بالاى دست تو هم
ستمگر جفا بر تن خويش كرد نه بر زيردستان دلريش كرد
مها«» زورمندى مكن با كهان«» كه بر يك نمط«» مىنماند جهان)راوى گويد: چون حضرت چنين فرمودند، من عرض كردم كه: آن مرد، ظلم مىكند و خدا ظلم را بر اولاد، و اولاد اولاد او مسلط مىسازد؟ فرمود: بلى، خداى - تعالى - مىفرمايد«وَ لْيَخْشَ الَّذينَ لَوْ تَرَكُوا مِنْ خَلْفِهِمْ ذُرِّيَّةً ضِعافا خافُوا عَلَيْهِمْ فَلْيَتَّقُوا اللَّهَ وَ لْيَقُولُوا قَوْلا سَديدا» 4: 9.خلاصه معنى آنكه: بايد بترسند كسانى كه هرگاه اولادى از ايشان بماند بىدست و پا، بر ايشان مهربان و ترسناك باشند، پس بايد از خداى بپرهيزند و سخن نيك بگويند».«» و والد ماجد حقير در جامع السعادات فرموده است كه: «ظاهر آن است كه: مؤاخذه اولاد به سبب ظلم پدران، مخصوص اولادى است كه به ظلم پدران خود راضى بودهاند. يا اولادى كه از ظلم پدر به ايشان اثرى رسيده باشد، چون مالى كه به ايشان منتقل شده باشد».«» و بعضى از علما در سرّ اين، گفته كه: دنيا دار مكافات و انتقام است، و بايد مكافات هر ظلمى در دنيا بشود. گو بعضى از آن به روز قيامت افتد. و اين انتقام هم از براى ظالم فايده دارد تو هم از براى مظلوم، اما از براى ظالم، به جهت اينكه: چون اين را شنيد و مطلع شد كه هر ظلمى را در دنيا مكافاتى است، بسا باشد كه از ظلم كردن باز ايستد. و اما از براى مظلوم، به جهت اينكه: او از اطلاع بر اين شاد و مستبشر مىگردد. و علاوه بر ثواب اخروى، فرح در دنيا نيز از براى او حاصل مىشود.
لب خشك مظلوم را گو بخند كه دندان ظالم بخواهند كندپس آنچه به اولاد، و اولاد اولاد ظالم، از ظلم مىرسد اگر چه ظاهرا بر او ظلم است و ليكن در معنى نعمتى است از خدا بر او، كه فايده از براى ديگران نيز دارد. پس هر كه را اندك عقل و شعورى بوده باشد، و دشمن خود و بازماندگان خود نباشد و اعتقاد به مرگ و رسيدن به حساب و ثواب و عقاب روز قيامت داشته باشد البته خود را از ظلم نگاه مىدارد.
معراجالسعادة ج : 2 ص : 481
و عجب است از قومى كه مرگ را به چشم خود مىبينند و دعواى يقين به «حشر و نشر» و بهشت و دوزخ مىنمايند، و احوال اهل ظلم را در دنيا معاينه و ملاحظه مىنمايند، و با وجود اين، پيوسته ظلم و ستم به زيردستان و ضعفا مىنمايند. و از حكم حاكم عادل، و مؤاخذه مالك الملوك، و «سطوت» قهر جبّار سموات و ارضين، خوف نمىكنند. و از رسوائى روز قيامت در حضور ملائكه و انبياء و ساير امم گذشته و آينده انديشه نمىنمايند. و از تخويفات و تهديدات پروردگار خود هيچ باكى ندارند.
بلى:«يوم المظلوم على الظالم اشد من يوم الظالم على المظلوم»
يعنى: «روز توانائى و قدرت مظلوم بر ظالم، بسى شديدتر و بالاتر است از امروز كه ظالم قدرت بر مظلوم دارد».«»
تحمل كن اى ناتوان از قوى كه روزى تواناتر از وى شوىزنهار، اى ظالم دست نگهدار كه دستى بالاى دست تو هست. بر خود بترس كه تواناتر از توئى در كمين است.
ره پرشكن است پر بيفكن تيغ است قوى سپر بيفكن
|