فصل: فضيلت اجتناب از مال حرام
ضد عدم اجتناب از مال حرام، اجتناب و احتراز از آن است. و آن يك معنى ورع است. و معنى ديگر آن، نگاه داشتن خود است از مطلق معاصى. و منع نفس، از هر چه سزاوار نيست. و تقوى نيز با ورع، يك معنى دارد. و آن نيز بر دو معنى اطلاق مىشود.
پس ضد گرفتن مال حرام، ورع و تقوى است، به يك معنى كه معنى اخص باشد.
معراجالسعادة ج : 2 ص : 445
و اما ورع و تقوى به معنى اعم، ضد معصيت است. و به هر حال شبهه نيست در اينكه ورع و تقوى، اعظم بواعث نجات، و عمده چيزى است كه آدمى را به سعادات مىرساند.
از حضرت پيغمبر - صلّى اللّه عليه و آله - مروى است كه: «هر كه ملاقات كند خدا را در حالتى كه از اهل ورع باشد، خداى - تعالى - به او عطا مىفرمايد كل ثواب اسلام را».«» و در بعضى از كتب سماويّه وارد است كه: «حق - تعالى - فرمود كه: اما اهل ورع را من شرم مىكنم كه محاسبه ايشان را بكشم.«» و از حضرت امام محمد باقر - عليه السّلام - مروى است كه: «نيست شيعه ما مگر كسى كه پرهيزكارى را شعار خود كند. و خدا را اطاعت كند. پس بپرهيزيد و عمل كنيد به جهت اميد آنچه در نزد خداست. نيست در ميان خدا و ميان كسى خويشى و قرابتى، دوستترين بنده در نزد خدا پرهيزكارترين و مطيعترين ايشان است».«» و حضرت صادق - عليه السّلام - فرمود: «كسى نمىرسد به آنچه در نزد خداست، مگر به ورع».«» و فرمود: «به درستى كه: خدا ضامن شده است از براى كسى كه بپرهيزد از معصيت او، اينكه او را از حالتى كه مكروه دارد نقل كند به آن حالى كه دوست دارد. و روزى او را برساند از جائى كه گمان نداشته باشد».«» و فرمود: «عمل كم با تقوى، بهتر است از عمل بسيار بدون تقوى».«» و نيز از آن حضرت مروى است كه: «خداى - تعالى - هيچ بندهاى را نقل نكرد از ذلّت معاصى به عزّت تقوى، مگر اينكه او را بىمال غنى گردانيد. و بىعشيره و قبيله عزيز كرد. و بىگشاده روئى به دلها نزديك گردانيد».«» و از آنجا كه خوردن مال حرام، و احتراز نكردن از آن، باعث هلاكت، و وصول به سعادت، موقوف به تقوى و ورع بود و آدمى كه در دنيا هست محتاج به خوراك و پوشاك و مسكن و مأوى بود، اخبار بسيار در فضيلت تحصيل مال حلال وارد شده.
حتى اينكه حضرت رسول - صلّى اللّه عليه و آله - فرمود كه: «طلب حلال، واجب
معراجالسعادة ج : 2 ص : 446
است بر هر مرد مسلم و زن مسلمه».«» «و هر كه داخل شب شود در حالتى كه خسته باشد به جهت طلب حلال، داخل شب شده است آمرزيده».«» و فرمود كه: «عبادت، هفتاد جزء است، و افضل همه اجزاء، طلب حلال است».«» و در حديثى ديگر وارد است كه: «عبادت، ده جزء است، نه جزء آن در طلب حلال است».«» و فرمود كه: «هر كه از رنج دست خود بخورد چون برق خاطف از صراط بگذرد».«» «و هر كه از رنج دست خود بخورد خدا به نظر رحمت به او نظر مىكند، و هرگز او را عذاب نمىكند».«» «و هر كه از رنج دست خود بخورد خدا درهاى بهشت را بر روى او مىگشايد، تا از هر درى كه خواهد داخل بهشت شود».«» «و هر كه از رنج دست خود بخورد روز قيامت در شمار پيغمبران خواهد بود، و اجر پيغمبران خواهد گرفت».«» «و حضرت رسول - صلّى اللّه عليه و آله - هرگاه مردى را مىديد و او را از او خوش مىآمد مىفرمود: آيا كسبى دارد؟ پس اگر مىگفتند نه مىفرمود از چشم من افتاد.
عرض مىكردند: به چه سبب؟ مىفرمود كه: چون مؤمن را كسبى نباشد به دين خود مدارا و معاش مىكند».«» و از آن حضرت مروى است كه: «هر كه چهل روز حلال بخورد خداى - تعالى - دل او را روشن مىكند، و چشمههاى حكمت را از دل او بر زبانش جارى مىسازد».«» روزى بعضى از صحابه از آن جناب طلب كرد كه: «از خدا بخواهد او را مستجاب الدعوه نمايد. حضرت به او فرمود كه: خوراك خود را پاك و حلال كن تا دعاى تو مستجاب شود».«»
|