مهمانى كردن و آداب آن
سوم: مهمانى كردن، و از براى آن ثواب جزيل، و اجر جميل در شريعت مقدّسه وارد شده است.
از حضرت پيغمبر - صلّى اللّه عليه و آله - مروى است كه: «كسى كه مهمانى نكند، هيچ خير در او نيست».«» و فرمود: «چون مهمانى بر قومى وارد شود، روزى با او از آسمان نازل مىشود. و چون چيزى مىخورد خدا گناهان آن قوم را مىآمرزد».«» و نيز فرمود كه: «هيچ مهمانى بر قومى داخل نمىشود مگر آنكه روزى او در آغوش اوست».«» و نيز از آن جناب مروى است كه: «چون خدا به قومى اراده خير نمايد، به جهت ايشان هديه مىفرستد. عرض كردند: چه هديهاى؟ فرمود: مهمان، با روزى خود
معراجالسعادة ج : 2 ص : 434
مىآيد، و گناهان اهل خانه را برداشته مىرود».«» و فرمود: «هر خانهاى كه مهمان داخل آن نمىشود ملائكه نيز به آنجا نمىآيند».«» و از حضرت امير المؤمنين - عليه السّلام - مروى است كه: «هيچ مؤمنى نيست كه صداى پاى مهمان را بشنود و به آن خوشحال شود مگر آنكه خدا همه گناهان او را مىآمرزد، اگر چه ميان زمين و آسمان را پر كرده باشد».«» «روزى آن جناب گريست. از سبب گريه او پرسيدند. فرمودند: هفت روز است كه ميهمان به من وارد نشده، مىترسم كه مرتبه من نزد خدا پست شده باشد».«» «و إبراهيم خليل الرحمن - عليه السّلام - چون مىخواست چيزى بخورد به قدر يك ميل يا دو ميل راه بيرون مىرفت كه كسى را بيابد و با او غذا بخورد. و او را «ابو الضيفان» يعنى: پدر ميهمانها گفتندى».«» و جميع اخبارى كه در فضل و ثواب طعام دادن و آب دادن رسيده، دلالت بر فضيلت ميهمانى نيز مىكند. و آن اخبار از حد، متجاوز است. و وارد شده است كه:
«هر كه برادر مؤمن خود را اطعام كند تا سير كند او را، و آب دهد تا سير آب كند او را، خدا او را هفت خندق از آتش جهنم دور مىكند، كه ما بين هر خندقى مسافت پانصد ساله راه باشد».«» و در روايتى ديگر رسيده است كه: «هر كه اطعام كند مؤمنى را تا سير كند او را، احدى از مخلوقات خدا قدر ثواب آن را نمىداند، نه ملك مقرّبى و نه نبّى مرسلى، مگر خداوند عز و جل».«» و مخفى نماند كه: مهمانى كه اين همه ثواب از براى او رسيده است، نه آن است كه متعارف اكثر اهل اين زمان است، كه به قصد ريا، يا افتخار، يا خودنمائى جمعى از اهل دنيا را بر دور هم جمع نموده به هرزهگوئى و غيبت مسلمين مىگذرانند. و انواع اسراف را مرتكب مىشوند. بلكه مهمانى است كه: مقصود از آن، تقرّب به خدا، و اقتداى به سنّت پيغمبر، و دلجوئى برادران و شاد كردن دل مؤمنان بود باشد، و قصد خودنمائى و فخر نداشته باشد. و سزاوار آن است كه: فقرا و نيكان را مهمان كند، اگر چه مهمانى اغنيا
معراجالسعادة ج : 2 ص : 435
و مطلق مردم نيز ثواب و فضيلت دارد.
و مستحب است كه مهمانى خويشان و همسايگان را فراموش نكند. و كسى را كه بداند مهمانى رفتن بر او شاق است تكليف نكند. و زود غذا را حاضر كند.
و در حديث است كه: «شتاب در هر كارى از شيطان است مگر در پنج چيز كه شتاب در آنها طريقه پيغمبر خداست: طعام آوردن از براى مهمان. و برداشتن ميّت. و شوهردادن دختر باكره. و ادا نمودن قرض. و توبه از گناه».«» و نيز سنّت است كه: «طعام را به قدر كفايت حاضر كند. نه كمتر باشد كه موجب نقص آبرو و مروّت است. و نه زيادتر كه تضييع مال و اسراف است. و با مهمان گشادهروئى و خوشكلامى نمايد. و در وقت رفتن، تا در خانه، او را مشايعت كند».
و در خدمتكردن، از ميهمان تقاضاى كار نكند.
|