اقسام احتياج آدمى و كيفيت سؤال كردن در آنها
و بدان كه احتياج آدمى بر چند نوع است:
يكى آنكه: به حد اضطرار رسيده باشد، مثل گرسنه كه مشرف بر هلاكت است. و برهنه كه ساتر عورت ندارد و از سرما و گرما خوف تلف دارد.
دوم آنكه: به اين حد نرسيده است اما بسيار احتياج به آن دارد، چون احتياج به لباس گرم كننده در زمستان از براى كسى كه از سرما تعب كشد، و آن به حد ضرورت نرسيده باشد. و مثل احتياج به كرايه چارپائى از براى كسى كه به مشقت، پياده خود را به منزل برساند.
سوم آنكه: احتياج جزئى به آن دارد و چندان اهتمامى به شأن آن نيست، مثل آنكه نان داشته باشد و ليكن نان خورش نداشته باشد.
و ظاهر آن است كه در هر سه صورت، سؤال جايز باشد و حرام نباشد، و ليكن در صورت اول، سؤال راجح است. و در دوم مباح است. و در سوم مكروه است. به شرطى كه با شكوه خدا و مذلّت خود و اذيت ديگرى نباشد. و بهتر آن است كه: اظهار احتياج خود را به كنايه و تعريض كند نه تصريح. و به يكى از دوستان و اصدقاء خود اظهار كند، يا به كسى كه به جود و سخاوت مشهور باشد. بلكه اولى آن است كه: از يك نفر معين خواهش نكند. و اگر از فرد معيّن طلب كند در نزد مردم از او چيزى نطلبد، و تصريح هم نكند به خواهش. بلكه نوعى بگويد كه اگر او نخواهد بدهد بتواند عذر بياورد، كه نفهميدم. و اگر غير از اين كند و آن شخص از حيا و خجالت، يا از بيم ملامت، چيزى به او بدهد، آن چيز حرام خواهد بود.
معراج‏السعادة ج : 2 ص : 395
و آنچه مذكور شد در صورتى است كه: در همان وقت احتياج به آن داشته باشد و اما سؤال كردن چيزى كه بالفعل احتياج به آن ندارد و بعد از اين محتاج خواهد بود، پس اگر تا سال، به آن احتياج نداشته باشد و بعد از سال به آن محتاج باشد، شكى در حرمت آن سؤال نيست. و اگر در عرض سال محتاج باشد، ظاهر آن است كه: سؤال مباح باشد. و ليكن اگر بداند كه: در وقت احتياج هم متمكن از سؤال خواهد بود بهتر آن است كه: بالفعل سؤال نكند و تأخير بيندازد تا وقت حاجت.
و بعضى در اين صورت، پيش از زمان حاجت، حرام دانسته‏اند. و هر چه زمان حاجت دورتر، كراهت سؤال اشدّ است. و هر بنده‏اى بايد مجتهد نفس خود باشد. و وقت عمل و احتياج را ملاحظه كند. و وثوق به خدا را از دست ندهد.
پس اى جان برادر به عبث خود را از اوج عزّت و مرتبه توكّل و اعتماد بر خدا، به حضيض ذلّت و خوف و اضطراب نينداز. و گوش به تهديدات شيطان لعين نكن.
«الشَّيْطان يَعِدُكُمْ الْفَقْرَ وَ يَأْمُرُكُمْ بَالْفَحْشاءِ» 2: 268يعنى: «شيطان شما را به فقر مى‏ترساند و امر به اعمال فاحشه مى‏نمايد».«» و مطمئن به وعده پروردگار خود باش كه:«وَ اللّه يَعِدُكُمْ مَغْفِرةً مِنْهُ وَ فَضْلا» 2: 268يعنى: «و خدا وعده آمرزش و فضل به شما مى‏دهد».«» و هان، هان تا توانى پيش مانند خودت دست دراز نكنى. و در نزد لئيمان روزگار، به جهت لقمه نانى آبروى خود را نريزى.
آرى: كسى كه لذت آبرو را نيافته و شكم پرورى را عادت خود نموده، و بر در اين و آن مى‏دود كه شكم پليد خود را پرورد. و اگر قناعت كند چرا بايد به دست مردم نظر افكند؟ و نان خشك و پياز خود، هزار مرتبه از برّه بريان ديگران بهتر است.
جوينى كه از سعى بازو خورم به از ميوه بر خوان اهل كرم‏
چو دلتنگ خفت آن فرومايه دوش كه بر سفره ديگران داشت گوش‏