فصل: حلم و كظم غيظ
بدان كه: ضد غضب، «حلم» است، كه عبارت است از: اطمينان نفس، به حيثى كه: قوه‏
__________________________________________________
[1] و بيچاره‏اى را خوار مكن، شايد روزى از مقامت تنزل كنى و بيچاره شوى و روزگار، آن بيچاره را بلند كرده و به مرتبه بالا برساند.
معراج‏السعادة ج : 2 ص : 243
غضب به آسانى او را حركت ندهد. و مكاره روزگار او را به زودى مضطرب نگرداند.
و «كظم غيظ»، كه عبارت است از: فرو بردن خشم، و خود را در حالت غضب نگاهداشتن، اگر چه حلم نيست و ليكن آن نيز ضديّت با غضب دارد كه نمى‏گذارد آثار غضب ظهور نمايد.
پس اين دو صفت شريفه، ضد غضب‏اند. و هر دو از اخلاق حسنه و صفات فاضله‏اند.
اما صفت حلم: پس آن اشرف كمالات نفسانيّه است بعد از صفت علم، بلكه علم را بدون حلم نفعى و اثرى و شجره دانائى را بى باغبانى بردبارى ثمرى نيست. و از اين جهت است كه هر وقت كه مدح علم مى‏شود حلم نيز با او ذكر مى‏شود.
و حضرت رسول - صلّى اللّه عليه و آله - فرمودند كه: «خداوند مرا به سبب علم، بى‏نياز كن و به صفت حلم، مرا زينت ده».«» و باز آن حضرت فرمودند كه: «پنج چيز از طريقه پيغمبران مرسل است، يكى از آنها را صفت حلم شمرده‏اند».«» و نيز فرمودند كه: «طلب كنيد مرتبه بلند را در نزد خدا. عرض كردند كه: به چه چيز حاصل مى‏شود؟ فرمودند: هر كه دوستى تورا قطع كند تو با او پيوند كن. و هر كه از نيكى خود تو را محروم سازد تو با او نيكى و احسان كن. و هر كه به نادانى با تو رفتار كند تو حلم بورز».«» و فرمود كه: «بنده مسلم به واسطه حلم، به مرتبه كسى مى‏رسد كه روزها را روزه مى‏گيرد و شبها را به عبادت به سر مى‏برد».«» و فرمودند كه: «خدا دوست دارد بنده حليم را و دشمن دارد فحش گوى بى‏مبالات را».«» و فرمودند كه: «سه چيز است كه هر كه يكى از آنها را نداشته باشد هيچ عملى او را فائده نمى‏بخشد:
يكى: تقوائى كه او را از معاصى باز دارد.
دوم: حلمى كه به آن زبان سفها را از او كوتاه كند.
سيم: خلق نيكى كه در ميان مردم زندگانى كند.«» و از آن جناب مروى است كه: «چون خلايق در روز قيامت جمع شوند منادى ندا
معراج‏السعادة ج : 2 ص : 244
كند كه: كجايند اهل فضل؟ پس طايفه‏اى برخيزند و به شتاب به جانب بهشت خرامند.
ملائكه به ايشان برخورند و گويند: چرا به شتاب به جانب بهشت روانه‏ايد؟ گويند: ما اهل فضل هستيم. گويند: چه فضل و مزيّتى از براى شما بود؟ گويند: هر وقت كه ظلمى به ما مى‏رسيد صبر مى‏كرديم. و كسى كه به ما بدى مى‏كرد از او عفو مى‏كرديم. و كسى كه به ما نادانى مى‏كرد حلم مى‏نموديم. ملائكه گويند: بلى اهل فضل هستيد، داخل بهشت شويد».«» و باز آن حضرت فرمودند كه: «هرگز خدا به جهالت و نادانى كسى را عزيز نكرد. و هرگز با حلم و بردبارى كسى را ذليل نگردانيد».«» و از حضرت امير المؤمنين - صلوات الله عليه - مروى است كه: «خير و خوبى اين نيست كه: مال و اولاد كسى زياد شود، بلكه آن است كه: عمل او بسيار، و حلم او عظيم گردد».«» و از حضرت امام جعفر صادق - عليه السّلام - مروى است كه: ناصر و ياور از براى هر كسى حلم او كافى است و اگر حلم نداشته باشد خود را بر حلم بدارد».«» و آن حضرت فرمودند كه: «چون ميان دو نفر نزاعى واقع مى‏شود دو ملك نازل مى‏شوند و به هر كدام كه بى‏خردى و سفاهت مى‏كند مى‏گويند: گفتى و گفتى، و خود سزاوارى به آنچه گفتى، و جزاى آن به تو خواهد رسيد. و به آن يك كه حلم ورزيد مى‏گويند: حلم ورزيدى و صبر كردى، زود باشد كه خدا تورا بيامرزد اگر حلم خود را به انجام رسانى».«» «و روزى آن حضرت غلامى را از پى شغلى فرستادند، آن غلام دير كرد، از عقب او آمدند ديدند در مكانى خوابيده، حضرت بر بالين او نشستند و او را باد زدند تا بيدار شد فرمود: اى غلام به خدا قسم كه اين قدر اختيار ندارى كه شب و روز بخوابى شب از توست و روز از ماست».«» و اما كظم غيظ: اگر چه فضيلت و شرافت آن بقدر حلم نباشد، ليكن هر گاه كسى بر آن مداومت نمايد معتاد مى‏شود و صفت حلم از براى او هم مى‏رسد.
و از اين جهت حضرت پيغمبر - صلّى اللّه عليه و آله - فرمودند كه: «علم، به تعلّم
معراج‏السعادة ج : 2 ص : 245
هم مى‏رسد. و حلم به تحلّم، كه كظم غيظ باشد».«» و خداوند عظيم در كتاب كريم خود مدح فرموده است كسانى را كه: خشم خود را فرو مى‏برند».«» و اخبار در شرافت و بسيارى اجر و ثواب آن بى‏نهايت است.«» از جناب پيغمبر - صلّى اللّه عليه و آله - مروى است كه: «هر كه خشم خود را فرو برد در جائى كه هر گاه خواهد تواند خشم گيرد خدا در روز قيامت دل او را از خشنودى و رضا مملوّ خواهد ساخت».«» و آن حضرت فرمودند كه: «هيچ بنده‏اى جرعه‏اى نياشاميد كه اجر آن بيشتر باشد از جرعه غيظى كه از براى خدا فرو برد».«» و حضرت امام محمد باقر - عليه السّلام - فرمودند كه: «هيچ بنده‏اى خشم خود را فرو نبرد مگر اينكه خدا در دنيا و آخرت عزت او را زياد مى‏كند».«» و مروى است كه: «صبر كن بر دشمنان نعمت خود، به درستى كه كسى كه: در حق تو معصيت خدا را كند هيچ مكافاتى بالاتر و بهتر از آن نيست كه تو اطاعت خدا را در حق او كنى».«»