فصل: غضب مفرط و مفاسد آن‏
بدان كه غضب مفرط، از مهلكات عظيمه و آفات جسميه است. و بسا باشد كه: به امرى مؤدّى شود كه باعث هلاك ابد و شقاوت سرمد گردد، چون قتل نفس، يا قطع عضو.
معراج‏السعادة ج : 2 ص : 238
و از اين جهت است كه گفته‏اند: «غضب جنونى است كه دفعى عارض مى‏گردد».«» و بسا باشد كه: شدت غضب، موجب مرگ مفاجات گردد.
و بعضى از حكما گفته‏اند كه: «كشتى كه به گرداب افتاده باشد و موجهاى عظيم آن را فرو گرفته باشد و بادهاى شديد آن را به هر طرف افكند به خلاص و نجات نزديكتر است از كسى كه شعله غضبش به التهاب آمده باشد».
و در اخبار و آثار، مذمت شديد در خصوص غضب وارد شده است. حضرت رسول - صلّى اللّه عليه و آله - فرمودند كه: «غضب ايمان را فاسد مى‏گرداند چنانكه سركه عسل را فاسد مى‏كند».«» و از حضرت امام محمد باقر - عليه السلام - مروى است كه: «اين غضب آتش پاره‏اى است از شيطان، كه در باطن فرزند آدم است. و چون كسى از شما غضبناك گرديد چشمهاى او سرخ مى‏گردد و باد به رگهاى او مى‏افتد و شيطان داخل او مى‏شود».«» و از حضرت امام جعفر صادق - عليه السلام - مروى است كه: «غضب، كليد هر بدى و شرّى است».«» و باز از آن حضرت مروى است كه: «غضب، دل مرد دانا را هلاك مى‏كند».«» و نيز آن حضرت فرموده است كه: «كسى كه قوه غضبيّه خود را مالك نباشد عقل خود را نيز مالك نيست».«» و مخفى نماند كه: علاوه بر اينكه خود غضب از مهلكات عظيمه و از صفات خبيثه است، لوازم و آثارى چند نيز بر آن مترتّب مى‏شود كه همه آنها مهلك و قبيح است، مانند: فحش و دشنام و اظهار بدى مسلمين و شماتت ايشان و سرّ ايشان را فاش كردن و پرده ايشان را دريدن و سخريه و استهزاء به ايشان كردن و غير اين‏ها از امورى كه از عقلا صادر نمى‏گردد.
و از جمله لوازم غضب آن است كه: البته بعد از تسكين «نايره»«» آن، آدمى پشيمان و افسرده خاطر مى‏گردد. و غضبناك و غمناك و شكسته دل مى‏شود. و باعث دشمنى دوستان و شماتت دشمنان، و شادى ايشان و سخريه و استهزاى اراذل و اوباش، و تألم
معراج‏السعادة ج : 2 ص : 239
دل و تغيّر مزاج، و بيمارى تن مى‏گردد.
و عجب اين است كه: بعضى چنان توهّم مى‏كنند كه: شدت غضب از مردانگى است، با وجود اينكه افعالى كه از غضبناك سر مى‏زند افعال اطفال و ديوانگان است نه كردار عقلا و مردان. همچنان كه مشاهده مى‏شود كسى كه: شدت غضب بر او مستولى شد حركات قبيحه و افعال ناشايسته، از: دشنام و هرزه‏گوئى و سخنهاى ركيك از او سر مى‏زند. و بسا باشد كه: دشنام به ماه و خورشيد و ابر و باد و باران و درخت و جماد و حيوان مى‏دهد. و مى‏رسد به جائى كه كاسه و كوزه خود را مى‏شكند و با حيوانات و جمادات به سخن درمى‏آيد. و چون دست او از همه جا كوتاه شود جامه خود را مى‏درد و بر سر و صورت خود مى‏زند و خود و پدر و مادر خود را دشنام مى‏دهد. و گاهى چون مستان و مدهوشان به هر طرف دويدن مى‏گيرد. و بسا باشد كه بيهوش مى‏شود و به زمين مى‏افتد. آرى:
خشم و شهوت مرد را احول كند ز استقامت روح را مبدل كندو چگونه امثال اين افعال نشانه مردى و شيردلى است و حال اينكه پيغمبر خدا - صلّى اللّه عليه و آله و سلم - فرمودند كه: «شجاع، كسى است كه: در حالت غضب خود را تواند نگاه داشت».«»