معراج‏السعادة ج : 2 ص : 216
ضعف نفس و معالجه آن‏
صفت چهارم ضعف نفس و سستى آن، و علامت اين صفت خبيثه، عجز و زبونى و اضطراب است در وقت حدوث حادثه يا نزول بليّه، و متزلزل شدن به هر چيزى است، اگر چه جزئى باشد.
و اين صفتى است خبيث در دل، و صاحب آن در نظرها خوار و بى‏مقدار، و لازم آن، ذلت و عدم مهابت، و كناره جستن از كارهاى بزرگ و امور عاليه، و مسامحه در امر به معروف و نهى از منكر، و اضطراب و تزلزل به اندك چيزى از بلاها و مخاوف است.
و صاحب اين صفت، از رسيدن به مراتب بلند و مناصب ارجمند محروم و مهجور، و از بزرگى و عزت در هر دو عالم بر كنار و دور است. پيوسته قلب او مضطرب و لرزان، و هميشه از حوادث دنيا خائف و ترسان است. هر ساعتى در تشويشى و غمى، و هر لحظه در بيمى و المى است. طبيعت او طبيعت كودكان، و جبلّت او جبلت زنان است.
جامه مردان بر او عار، و از مردى و مردمى بر كنار است.
و در اخبار وارد شده است كه: «مؤمن از ذلت نفس برى‏ء است».«» حضرت امام جعفر صادق - عليه السّلام - فرمودند كه: «خداوند عالم، بنده مؤمن را در هر كارى اختيار داد، وليكن مرخص نفرموده است او را كه خود را ذليل و بى‏قدر كند. آيا نشنيده‏اى كه خدا مى‏فرمايد:«وَ لِلَّهِ الْعِزَّةُ وَ لِرَسُولِهِ وَ لِلْمُؤْمِنينَ» 63: 8يعنى: «عزت از براى خدا و پيغمبر و مؤمنان است.«» پس بنده مؤمن بايد خود را عزيز بدارد و ذليل ننمايد. بايد مؤمن از كوه محكم‏تر باشد. از كوه با تيشه مى‏توان چيزى شكست ولى از دين مؤمن چيزى شكسته نمى‏شود».«» و علاج اين صفت خبيثه، چنان است كه در جبن و خوف مذموم، و تحصيل كردن ضد آن مذكور گشت.