تهوّر
و دانستى كه جميع رذايل متعلق به اين قوه، و منشأ آنها نيز دو صفت خبيثه است، و هر كدام متضمن صفاتى چندند. و آن دو، يكى «تهوّر» است و ديگر «جبن».
اما تهور: كه طرف افراط شجاعت است، عبارت است از: احتراز نكردن از آنچه بايد از آن بپرهيزد، و انداختن خود به مهالكى كه عقلا و شرعا ممنوع باشد. و شكى نيست كه اين صفت از مهلكات دنيويّه و اخرويّه است. و آيات و اخبار در وجوب محافظت خود از حد و حصر متجاوز است و همين قدر كافى است كه - حق سبحانه و تعالى - مى‏فرمايد:
«وَ لا تُلْقُوا بِايْديكُمْ الَى التَّهْلُكَةِ 2: 195»«» يعنى: «خود را به هلاكت نيندازيد».
و حق آن است كه هر كه صاحب اين صفت باشد و خود را از آنچه عقل حكم كند به لزوم محافظت از آن، نگاه ندارد، از شايبه جنون و ديوانگى خالى نيست. و چگونه چنين نباشد و حال اينكه كسى كه احتراز نكند از موضعى كه ظن هلاكت باشد و هلاك شود به حكم شريعت مقدسه باعث قتل خود شده است و به هلاكت ابديه و شقاوت سرمديّه گرفتار گشته است.
معراج‏السعادة ج : 2 ص : 169
پس كسى كه مبتلا به اين صفت باشد بايد اول مفاسد آن را در دنيا و آخرت به نظر آورد بعد از آن، هر كارى كه مى‏خواهد بكند. ابتدا در آن تأمل كند اگر عقل و شرع تجويز آن را كند مرتكب شود والا از آن اجتناب نمايد. و بسا باشد كه معالجه اين صفت موقوف باشد بر اينكه از بعضى چيزها كه احتراز از آن لازم نيست احتراز كند تا به حد وسط بايستد.