معراج‏السعادة ج : 2 ص : 136
ذكر قلبى مانع وساوس و خواطر
و مخفى نماند كه آن ذكرى كه دافع وساوس شيطانيه و مانع خواطر نفسانيه است ذكر قلبى است كه مشغول ساختن دل است به ياد خدا، و تذكّر قدرت و عظمت، و تنزّه و تقدّس و جلال و جمال او، و تفكر در صنايع و عجايب مخلوقات آسمان و زمين و ساير امور متعلقه به دين. و هرگاه با آن ذكر زبانى نيز جمع شود فايده آن اتمّ، و در دفع شياطين ادخل است. اما ذكر زبانى تنها اگر چه خالى از ثواب نيست و ليكن مقابله با جند شياطين و مدافعه وساوس آن لعين نتواند كرد. و اگر وسوسه شيطان به ذكر زبان رفع شدى هر كسى را در نماز حضور قلب حاصل بودى و خيالات فاسده و وساوس باطله به خاطر او نيامدى، زيرا كه منتهاى هر ذكر و عبادتى در نماز است، با وجود اينكه هر كه ملاحظه حال خود را نمايد مى‏يابد كه افكار رديه در حال نماز بيشتر، بلكه آنچه از فضول دنيا گمشده در نماز پيدا مى‏شود و آنچه فراموش شده در آن وقت به خاطر مى‏رسد.
و سرّ در اين، آن است كه: چون نماز بالاترين عبادات و مشتمل بر سجده است كه شيطان به واسطه ترك آن مطرود و مردود شده در آن وقت عداوت و حسد شيطان به هيجان مى‏آيد و لشكر آن اطراف دل را فرو مى‏گيرد و از چپ و راست هجوم، و از پيش و پس حمله مى‏كنند و حجره و بازار و دكان و انبار و محاسبه شركاء و جواب خصماء را بر دل القاء و عرض مى‏كنند كه مبادا چنين عبادتى از او به درجه قبول و وصول، و سجده‏اى كه موجب لعن او شد از او مقبول گردد. و ليكن همچنان كه مذكور شد چنان نيست كه ذكر زبانى مطلقا بى‏ثمر و آن را از براى ذاكر اثر نباشد، بلكه بر آن ثواب مترتب مى‏شود.
و اهل ذكر گفته‏اند كه از براى ذكر چهار مرتبه است، كه همه آنها نافع لكن در مقدار نفع مختلف‏اند:
اول: ذكر زبانى فقط.
دوم: ذكر زبانى و قلبى باهم، كه ذكر در دل مستقر نباشد بلكه قرار آن موقوف به التفات ذاكر باشد. و چون دل را به خود واگذارد از ذكر خدا غافل، و به خواطر و وساوس مايل گردد.
سوم: ذكر قلبى كه در قلب متمكن و بر آن مستولى باشد به نحوى كه صرف دل به غير ذكر، محتاج به التفات ذاكر باشد، و هر وقت كه دل را به خود گذارد در ذكر خدا باشد.
چهارم: ذكر قلبى، كه خدا در دل باشد و بس، و دل بالمره از خود غافل بلكه از اينكه
معراج‏السعادة ج : 2 ص : 137
در ذكر هم هست ذاهل باشد و بتمامه مستغرق مذكور و محو او باشد. و اهل اين مرتبه التفات به ذكر را حجاب از وصول به مطلوب و مقصود مى‏دانند. و اين مرتبه مطلوب و مقصود حقيقى، و باقى مراتب بالعرض مطلوب‏اند.