سرالصلاة ج : 2 ص : 116
خاتمه در [سرّ] تكبيرات ثلثه اختتاميه است‏
و آن سرّ اجمالى تكبيرات افتتاحيه است. چنانچه سالك تا رفع حجب سبعه را نكند، وصول به باب اللّه براى او رخ ندهد و فتح ابواب دخول در محضر براى او نشود و به واسطه رفع حجب كشف سبحات جمال و جلال بر او شود. همين طور، پس از رجوع از مقام وصول و فناى محض و حصول حالت صحو، تجلّيات ذاتيّه و تجلّيات اسمائيّه و تجلّيات افعاليّه - به عكس ترتيب سلوك إلى اللّه - بر قلب او شود، و براى هر يك از تجلّيات تكبيرى گويد. و چون اين تجلّيات به كثرت حجاب جمال محبوب نشود، سالك با هر رفع يدى اشاره به عدم احتجاب از مقامى كند، چنانچه در تكبير اوّل جلوه ذات را در حضرت اسماء و صفات مشاهده كرده، با رفع يد اشاره كند به آنكه تعيّنات اسماء و صفات حجاب تجلّى ذات نيستند. و در تكبير دوم، تجلّيات اسمائى را در حضرات اعيان مشاهده كند، بلكه تجلّيات ذاتى را نيز در آنها
سرالصلاة ج : 2 ص : 117
مشاهده كند، و با رفع يد اشاره به عدم احتجاب نمايد. و در تكبير سوم، تجلّيات ذاتى و اسمائى و افعالى را در مرآت اعيان خارجى شهود نمايد و با رفع يد نفى حجابيّت آنها كند.
پس، تكبيرات افتتاحيّه براى شهود تجلّيات است از ظاهر به باطن و از تجلّيات افعالى تا تجلّيات ذاتى، و رفع يد در آنها براى رفع حجاب است تا وصول به مقام قرب معنوى و معراج حقيقى. و تكبيرات اختتاميّه براى تجلّيات از باطن به ظاهر و از تجلّيات ذاتيّه تا تجلّيات افعاليّه است، و رفع يد در آنها براى اشاره به عدم احتجاب و مرفوعيّت حجاب است. و الحمد للّه اوّلا و آخرا و ظاهرا و باطنا.