[كلام بعض اهل معرفت‏]
و بعض اهل معرفت گويند: «چنانچه حمد تقسيم شده بين بنده و حقّ - چنانچه در حديث نبوى [156] است - پس، از اول سوره تا اياك نعبد از حق است‏
__________________________________________________
[154] - «نامها را تعليم داد.» (بر گرفته از آيه 31 سوره بقره).
[155] - «اين است آنچه براى بنده من است.» اسرار العبادات، ص 46.
[156] - بحار الانوار، ج 89، ص 226، «كتاب القرآن»، باب 29، حديث 3.
سرالصلاة ج : 2 ص : 83
واياك نعبد و اياك نستعين 1: 5مشترك بين حق و عبد است، و از آنجا تا آخر سوره مختص به عبد است همين طور نماز نيز بدين ترتيب منقسم است: پس سجود براى حق است خاصه، زيرا كه عبد فانى است، و قيام براى عبد است، چون در خدمت مولى ايستاده، و ركوع حالت مشتركه است كه در آن انوار الهيّه در موطن عبد ظاهر مى‏شود.» [157] انتهى.
نويسنده گويد: و نيز مادامى كه عبد در كسوه عبوديّت است، نماز و جميع اعمال آن از عبد است، و چون فانى در حق شد، جميع اعمال او از حق است و خود را تصرفى در آنها نيست، و چون به صحو بعد المحو و بقاء بعد الفناء نائل شد، عبادت از حق است در مرآت عبد. و اين اشتراك نيست بلكه«امر بين الامرين»
است.
و نيز تا سالك است، عبادت از عبد است، و چون واصل شد، عبادت از حق است. و اين است معنى انقطاع عبادت پس از وصول:وَ اعْبُدْ رَبَّكَ حَتّى يَأْتِيَكَ الْيَقين 15: 99،[158] اى الموت. و چون موت كلّى و فناى مطلق دست داد، حق عابد است و عبد را حكمى نيست، نه آنكه عبادت نكند بلكه عبادت كندو كان اللّه سمعه و بصره و لسانه [159]
- و آنچه بعض از جهله از متصوّفه گمان كرده‏اند از قصور است - و چون عبد به خود آمد، عبادت از حق است در مرآت عبد واقع شود، و العبد سمع اللّه و لسان اللّه گردد.