سرالصلاة ج : 2 ص : 1
بسم اللّه الرّحمن الرّحيم الحمد للّه ربّ العالمين و الصّلوة على محمّد و آله الطّاهرين و لعنة اللّه على اعدائهم اجمعين إلى يوم الدّين.
خداوندا، ما را به صراط مستقيم انسانيّت هدايت فرما و از جهل 2 خود پسندى و ضلالت خود بينى مبرّا كن و به محفل انس ارباب عروج روحانى و مقام قدس اصحاب قلوب عرفانى بارده و حجابهاى انانيّت ظلمانى و انّيّت نورانى را از چشم بصيرت ما بر افكن، تا به معراج حقيقى نماز اهل نياز واصل گرديم و به جهات اربع ملك و ملكوت چار تكبير زنيم، و فتح باب اسرار غيبيّه بر ما فرما و كشف استار احديّت بر ضماير ما نما، تا به مناجات اهل ولايت نايل شويم و به حلاوت ذكر ارباب هدايت فائز آييم و تعلقات قلبيه ما را از غير صرف و به خود مصروف دارو چشم ما را از اغيار كه شياطين راه سلوكند بپوش و به جمال جميل خود روشنى بخش. انّك ولىّ الهداية و التّوفيق.
و بعد، اين سرگشته وادى حيرت و جهالت و بسته به تعلّقات إنّيّت و أنانيّت و سر گرم باده خودى و خود پرستى و بى خبر از مقامات معنويّه و ملك
سرالصلاة ج : 2 ص : 2
هستى، ارادت خالص كردم كه برخى از مقامات روحيّه اولياء عظام را در اين سلوك روحانى و معراج ايمانى عرفانى به رشته تحرير در آورم. و من خود گر چه از همه مدارج و معارج به لفظ و تركيبات آن قناعت كردم و به حليه هيچ يك از مقامات خلقيّه و روحيّه اهل قلوب زينت نيافتم، ولى به مقتضاى آنكه احبّ الصّالحين و لست منهم [1] از ذكر محبوب اين اوراق را مزيّن مى‏كنم، شايد اين تذكّر بى مغز و صورت بى‏معنى مشفوع با اظهار عجز و نياز شده گوشه چشمى از ارباب نظر و اولياء كمّل عليهم السلام بر اين گرفتار آمال و امانىّ باز شود و جبر نقصان در بقيه عمر گردد و على اللّه التّكلان. و مشتمل نمودم آن را به دو مقاله و يك مقدمه و يك خاتمه.
__________________________________________________
[1] احبّ الصالحين و لست منهم - لعلّ اللّه يرزقنى الصّلاحا. (صالحان را دوست مى‏دارم و خود از آنان نيستم.
اميد آنكه خدا صلاح روزيم سازد).