فصل اول در معنى شكر است‏
بدان كه شكر، به حسب موارد استعمال آن عبارت است از: اظهار نعمت منعم، يا عبارت است از براى امرى كه بدان اظهار نعمت است، چنانچه از «راغب» منقول است كه: «شكر، تصور نعمت و اظهار آن است. و گفته شده است كه آن، مقلوب «كشر» به معنى كشف است. و ضد آن كفر است كه پوشيدن نعمت و نسيان آن است، و دابّه شكور آن است كه اظهار كند به چاقى خود، نعمتهاى صاحب خود را. و گفته شده است كه اصل آن از «عين شكرى» يعني «ممتلئة» است، بنا بر اين، شكر عبارت است از: امتلا از ذكر منعم عليه».«»
شرح‏حديث‏جنودعقل‏وجهل ص : 182
و بعضى گفته‏اند: «شكر عبارت است از: مقابله نعمت با قول و فعل و نيّت.«» و از براى آن سه ركن است: اوّل، معرفت منعم و صفات لايقه به او و معرفت نعمت. دوم، حالى كه ثمره اين معرفت است، و آن خضوع و تواضع و سرور به نعم است، از جهت آن كه دالّ بر عنايت منعم است. سوم، عمل است كه ثمره اين حالت است.
و عمل بر سه قسم است: «قلبى» و آن قصد به تعظيم و تحميد و تمجيد منعم است، و «لسانى» اظهار اين مطلوب و منظور است به تحميد و تسبيح و تهليل، و «جوارحى» و آن استعمال نعمتهاى ظاهره و باطنه حق است در اطاعت او».«» نويسنده گويد: «شكر عبارت است از: قدردانى نعمتهاى منعم، و اين معنى در مملكت قلب به طورى ظاهر شود، و در زبان به طورى، و در جوارح به طورى، و اين قدر دانى متقوّم است به معرفت منعم و نعمت او، چنانچه معلوم شود».