فصل پنجم در علاج اساسى سفه و افراط غضب به علاج اسباب مهيّجه آن‏
و آنها بسيار است كه ما اكتفا مى‏كنيم به يكى از مهمّات آن كه سمت اساس و بنيان ساير اسباب را دارد.
يكى از مهمّات اسباب مهيّجه آن، مزاحمت نمودن با يكى از مطلوبات نفسانيّه او است، چنانچه سگها چون اجتماع كنند بر سر يك جيفه مردارى، چون مزاحمت در پيش آيد، غضب آنها فوران كند و جنگ و جنجال بر پا شود. از حضرت مولى الموالى، علىّ بن أبي طالب - عليه السلام - منقول است كه فرمودند: «دنيا جيفه است و طالبش سگها هستند»«» و اين از بهترين تشبيهات است، زيرا تكالب بين أبناء دنيا بر سر اين جيفه گنديده است.
از اين جهت، اسّ اساس و امّ الأمراض را بايد حبّ دنيا كه رأس تمام خطيئات است، دانست. و چون حبّ دنيا در دل متمكّن شد، به مجرّد آن كه با يكى از شئون دنياوى مزاحمتى حاصل شد، قوّه غضب فوران كند و عنان اختيار را از دست بگيرد و متملّك نفس نشود و انسان را از جاده شريعت و عقل خارج كند.
پس علاج اساسى اين قوّه به قلع مادّه آن است كه آن حبّ دنيا است. و اگر انسان نفس را از اين حبّ تطهير كند، به شئون دنيائى سهل انگارى كند، و از فقدان
شرح‏حديث‏جنودعقل‏وجهل ص : 378
جاه و مال و منصب و رياست، طمأنينه نفس را از دست ندهد، و حقيقت حلم و بردبارى و طمأنينه نفس در انسان پيدا شود، و قرار و ثبات نفس روزافزون شود.
و براى قلع اين مادّه - كه مايه تمام مفاسد است - انسان هر چه رياضت بكشد، بجا و بموقع است، و الحق ارزش دارد. و براى قلع آن، تفكّر در احوال گذشتگان و تفكّر در قصص قرآنيّه بهترين علاج است. عبرت گرفتن از احوال اشخاصى كه داراى سلطنتها و عظمتها و مال و منالها بودند، و استفاده از آنها در چند روز محدودى كرده و براى مدتهاى غير متناهى حسرت آن را به گور بردند، و وزر و وبال آن شامل حالشان شد، براى انسان بيدار بهترين سرمشق است.
انسان عاقل بايد مقدار زندگانى خود را در دنيا و احتياج خود را به ساز و برگ آن با مقدار زندگانى خود در آخرت و احتياج به ساز و برگ آنجا مقايسه كند، آن گاه جدّيت خود را در تحصيل ساز و برگ اين زندگانى و آن زندگانى، تجزيه و پخش كند، ببيند بايد براى صد سال فرضى چه مقدار تهيه كند، و براى زندگانى ابدى - كه آخر ندارد - چه اندازه تهيه كند، آن گاه ببيند كه در آن عالم با چه حسرتها و ندامتها مواجه مى‏شودوَ الْعَصْرِ. إنَّ الإنْسانَ لَفِي خُسْرٍ 103: 1 - 2.«» به خدا قسم كه انسان خسارتش به قدرى است كه اگر اطّلاع بر آن حقيقتا پيدا كند، آرام و قرار نخواهد گرفت، تمام سرمايه‏هاى سعادت خود را از دست داده سهل است، در راه تحصيل شقاوت خرج نموده و با عرق جبين و كدّ يمين براى خود، جهنّم و آتش تهيه كرده. براى احتياج چند ساله به زندگانى دنيا، تمام اوقات خود را كه بايد صرف تحصيل زندگانى ابدى كند، از دست داده و دلبستگى به جائى پيدا كرده كه پس از چند روزى از دست خواهد داد، و به جز
شرح‏حديث‏جنودعقل‏وجهل ص : 379
حسرت و ندامت چيزى عايدش نشود.
خليل آسا در علم اليقين زن نداى لا احبّ الآفلين زن‏انسان اگر قدرى در حال اولياء - عليهم السلام - كه معلّمين عملى بشر هستند، دقت كند، در مى‏يابد خسران خود را.
خدايا ما در خوابيم و عمر خود را از دست در راههاى بيهوده داديم. تو خود، ما را از اين خواب گران برانگيز، و چشم ما را به راه راست بينا كن، و دل ما را از اين دار الغرور منسلخ كن، و ما را از غير خودت كور كن، و به جمال جميل خود دل ما را روشنى ده إنّك ذو فضل عظيم.