شرح‏
قال الصّادق عليه السّلام:المشتاق لا يشتهى طعاما، و لا يلتذّ شرابا، و لا يستطيب رقادا، و لا يانس حميما، و لا ياوى دارا، و لا يسكن عمرانا، و لا يلبس لينا، و لا يقرّ قرارا، و يعبد اللّه ليلا و نهارا، راجيا بان يصل إلى ما اشتاق إليه، و يناجيه بلسان الشّوق، معبّرا عمّا في سريرته.
شرح‏مصباح‏الشريعة ص : 590
حضرت امام صادق عليه السّلام مى‏فرمايد: هر كه مشتاق لقاى الهى شد، خواهش طعام و شراب و لذّت اين‏ها از او قطع مى‏شود، و ميل خواب و استراحت بر طرف مى‏شود، و به دوست و مصاحب و رفيق، انس نمى‏گيرد، و در منزل و خانه مأوى نمى‏كند، و در معموره ساكن نمى‏شود، و لباس نرم نمى‏پوشد، و به جايى قرار نمى‏گيرد، و در هيچ وقت از اوقات، از عبادت و ذكر الهى فارغ نمى‏شود، و هميشه آرزومند وصال الهى است، و تمنّاى لقاى رحمت الهى دارد، و آنچه در دل دارد از آرزوى لقاى الهى، به زبان شوق مناجات مى‏كند و به الفاظ و عبارات تعبير مى‏نمايد.
كما اخبر اللّه تعالى عن موسى عليه السّلام في ميعاد ربّه.
آورده‏اند كه: حضرت موسى عليه السّلام وعده داده بود بنى اسرائيل را كه بعد از هلاك فرعون، كتابى بيارم به شما از نزديك خداى تعالى، كه هر چه شما را بايد در آن مبيّن باشد. پس چون از دريا نجات يافتند و فرعونيان هلاك شدند، طلب آن كتاب كردند. و موسى عليه السّلام از خدا درخواست كرد كه آن كتاب را بدو فرستد. حكم شد كه: اى موسى سى روز، روزه رو و بعد از آن به طور آى كه من با تو سخن گويم.
موسى عليه السّلام سى روز، روزه داشت و روز سى و يكم به طور رفت و چون بوى دهن موسى به جهت روزه، متغيّر شده بود از آن سبب كراهت داشت كه با خداى تعالى سخن گويد. پس براى دفع آن رايحه، مسواك بر دندان ماليد تا آن رايحه زايل شد.
ملائكه گفتند: ما از تو بوى مشك مى‏شنيديم، آن را به مسواك زايل كردى.
حق تعالى فرموده: روز ديگر روزه رو تا آن رايحه عود كند.
حاصل آنكه، رسيدن به مطالب عاليه، بى تحصيل استعداد و قابليّت لايقه، ميسّر نيست، خصوص وقتى كه مطلوب رسيدن به بارى تعالى و قرب به جناب او باشد و تا حضرت موسى عليه السّلام چهل روز، روزه نگرفت و استعداد قرب بهم نرساند، قابليّت تكلّم و شنيدن بيست و چهار هزار كلمه بهم نرساند.
و فسّر النّبىّ صلّى اللّه عليه و آله عن حاله انّه ما اكل و ما شرب و لا نام، و لا اشتهى شيئا
شرح‏مصباح‏الشريعة ص : 591
من ذلك في ذهابه و مجيئه اربعين يوما، شوقا إلى ربّه.
و حضرت پيغمبر ما عليه السّلام خبر داده است از حال موسى عليه السّلام كه او در مدّت چهل روز، نه در رفتن و نه در آمدن، نه نان خورد و نه آب، و نه خواب كرد و نه استراحت، از بس كه شوق لقاى پروردگار داشت و مراد زياده از قدر ضرورت است وگر نه به قدر ضرورت، لازمه حيات است و گذشتن از او ممكن نيست.
و اذا دخلت ميدان الشّوق فكبّر على نفسك و مرادك من الدّنيا، و ودّع جميع المالوفات، و اجزم عن سوى معشوقك، و لبّ بين حيوتك و موتك لبّيك اللّهمّ لبّيك و اعظم اللّه اجرك.
مى‏فرمايد: هر گاه داخل شدى در ميدان شوق الهى، پس پنج تكبير فنا بر خود بگو و توقّع و طمع از دنيا و مرادات از دنيا و اهل دنيا ببر، و خود را مرده گير، چنانكه مرده را رغبت به هيچ چيز نيست، سواى رحمت الهى. تو نيز هر گاه خود را در سلك اهل شوق منسلك كردى، قطع نظر كن از همه چيز، و از هر چه باعث دورى است از معشوق، دست بردار از جميع مألوفات: از زن و فرزند و مصاحب، وداع كن و قطع كن اميد از غير معشوق هر چه هست، و همان قياس كن كه معشوق حقيقى تو را به جانب خود خوانده است، لبّيك اجابت بگو و پيش از ورود موت حقيقى به حكم:«موتوا قبل ان تموتوا،»
خود را مرده گير، و به توقّع حيات ابدى، حيات عارض منقطع را از خود سلب كن، و به اميد رسيدن به لذّات روحانى جاودانى، از لذّات جسمانى بگذر و بگو: «لبّيك اللّهمّ لبّيك» يعنى: بنده‏اى ضعيفم و ايستاده‏ام به خدمت تو و به هر چه بفرمائى مطيع و منقادم.
و مثل المشتاق مثل الغريق ليس له همّة الا خلاصه، و قد نسى كلّ شي‏ء دونه.
مى‏فرمايد كه: حال عاشق صادق و هر كه مشتاق لقاى الهى است، مانند حال
شرح‏مصباح‏الشريعة ص : 592
كسى است كه نزديك به غرق باشد و چنانكه غريق در حال غرق قصدى و مرادى ندارد غير خلاصى از غرق و نجات يافتن از هلاكت، همچنين عاشق صادق هم هيچ قصدى و مرادى ندارد غير وصول به معشوق.