شرح
قال الصّادق عليه السّلام:المحبّ في اللّه محبّ اللّه، و المحبّ في اللّه حبيب اللّه، لانّهما لا يتحابّان الا في اللّه.
حضرت امام صادق عليه السّلام مىفرمايد كه: محبّ در راه خدا، هم محبّ خدا است و
شرحمصباحالشريعة ص : 586
هم محبوب خدا. يعنى: هر كه مؤمنى را از براى خدا دوست دارد، نه از براى غرض ديگر، هم محبّ محبّ خدا است و هم محبوب محبوب خدا، چرا كه دوستى ايشان نيست مگر از براى خدا.
قال رسول اللّه صلّى اللّه عليه و آله: المرء مع من احبّ، فمن احبّ عبدا في اللّه فانّما احبّ اللّه تعالى، و لا يحبّ عبد اللّه الا احبّه اللّه.
چنانكه حضرت رسالت پناه عليه و آله سلام اللّه مىفرمايد: هر كه دوست مىدارد بندهاى را در راه خدا، پس به يقين دوست داشته است خدا را. و هر كه دوست مىدارد خدا را، خدا هم او را دوست مىدارد. حاصل آنكه دوست داشتن بندهاى، بندهاى را از براى خدا، نزد الهى بسيار عزيز است، خواه بنده محبوب حرّ باشد و خواه بنده.
قال النّبىّ صلّى اللّه عليه و آله: افضل النّاس بعد النّبيّين صلوات اللّه عليهم اجمعين فى الدّنيا و الاخرة، المحبّون للّه، التّحابّون فيه.
حضرت رسالت پناه صلّى اللّه عليه و آله فرموده است: بهترين مردمان بعد از پيغمبران و اوصياى پيغمبران در دنيا و آخرت، دوستان خدا هستند و دوستداران بندگان خدا در راه خدا.
و كلّ حبّ معلول يورث بعدا فيه عداوة الا هذين، و هما من عين واحدة يزيدان ابدا و لا ينقصان.
مىفرمايد: هر دوستى كه معلول باشد. يعنى: نه از براى خدا باشد، مورث بعد و دورى است از رحمت الهى، و دوستي اين چنين از شائبه دشمنى خالى نيست، مگر آن دو دوستى كه مذكور شد كه دوستى از براى خدا و در راه خدا باشد، كه اين دو دوستى از يك چشمهاند و هميشه زياد مىشوند و كم نمىشوند.
و در بعضى از نسخهها لفظ «بعدا» نيست، بنابر اين «عداوة» مفعول «يورث»
شرحمصباحالشريعة ص : 587
مىشود. چنانكه به تقدير اوّل «بعدا»، و «معلول» به هر تقدير صفت حبّ است، و «يورث» خبر «كلّ» چنانكه معلوم است.
قال اللّه عزّ و جلّ:الْأَخِلاءُ يَوْمَئِذٍ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ الا الْمُتَّقينَ. 43: 67(زخرف - 67)
چنانكه حضرت بارى عزّ اسمه در قرآن مجيد فرموده: دوستان و مصاحبان دنيا، دشمن هم مىشوند در روز قيامت، مگر متّقيان كه دوستى ايشان در دنيا با يكديگر از براى خدا و در راه خدا بوده است.
لانّ اصل الحبّ التّبرّى عن سوى المحبوب.
چرا كه اصل دوستى، دوست داشتن محبوب است و از غير محبوب برى بودن.
و قال امير المؤمنين عليه السّلام: انّ اطيب شيء في الجنّة و الذّه حبّ اللّه، و الحبّ في اللّه و الحمد للّه.
حضرت امير المؤمنين عليه السّلام مىفرمايد: خوشبوترين چيزها در بهشت و لذيذترين چيزها در بهشت، دوستى خداى تعالى است، و دوستى مؤمنين در راه خدا. و «الحمد للّه» احتمال دارد كه از جمله «اطيب» باشد و اطيب سه چيز باشد دوستى خدا، و در راه خدا، و شكر خدا كردن و حمد الهى بجا آوردن، و احتمال دارد كه مقطع كلام باشد و از بابت «و السّلام» باشد. در حديث«الزّيارة الحضور و السّلام»
اگر چه او هم احتمال جزئيّت دارد چنانكه بعضى گفتهاند، بنابر اين احتمال «اطيب» دو چيز است چنانكه معلوم است، اگر چه ذكر آيه در تلو او مؤيّد اوّل است.
قال اللّه عزّ و جلّ:وَ آخِرُ دَعْواهُمْ انِ الْحَمْدُ لِلّهِ رَبِّ الْعالَمينَ. 10: 10(يونس - 10)
خداوند عالم در قرآن مجيد فرموده است: سلام و تحيّت ملائكه در بهشت به يكديگر در اوّل ملاقات با يكديگر سلام است و آخر دعاى ايشان در بهشت به يكديگر حمد الهى است، و گفتن:الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمينَ 1: 2(حمد - 1) است.
شرحمصباحالشريعة ص : 588
روايت است كه: چون مؤمنان به بهشت در آيند و انواع عظمت و كبريائى حضرت عزّت را مشاهده كنند، زبان به نعت حضرت ذو الجلال و تسبيح ملك متعال مىگشايند و وظايف حمد و ثناى الهى بجا مىآورند، و ختم كلام به كلمهاى تسبيح و تحميد كنند، و حقّ سبحانه و تعالى با ملائكه به ايشان سلام كنند و ايشان را به انواع كرامات و علوّ مقامات بشارت دهند و هر آينه لذّت تسبيح و تحميد ايشان را از جميع لذّتهاى بهشت خوشتر آيد، بيت:
ذوق نامش عاشق مشتاق را از بهشت جاودانى خوشتر استو مروى است كه: چون مرغى بر بالاى سر ايشان پرواز كند، ايشان آرزوى گوشت آن كرده گويند:«سبحانك اللّهمّ،»
فى الحال پرها از آن مرغ جدا شده بريان شود و پيش دست ايشان افتد، و چون آن را تناول كنند گويند:الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمينَ، 1: 2
در حال، استخوانهاى مرغ گوشت پيدا كرده به پرواز در آيد مانند اوّل.
|