شرح
قال الصّادق عليه السّلام:شاور في امورك ممّا يقتضى الدّين من فيه خمس
شرحمصباحالشريعة ص : 350
خصال، عقل و علم و تجربة و نصح و تقوى، فان لم تجد فاستعمل الخمسة، و اعزم و توكّل على اللَّه، فانّ ذلك يؤدّيك إلى الصّواب.
حضرت امام صادق عليه السّلام مىفرمايد كه: در هر كارى، خواه اخروى و خواه دنيوى، مشورت با مؤمنين لازم است، امّا در كار آخرت، بايد مشورت كنى با كسى كه در او پنج خصلت باشد، عقل و علم و تجربه و نصح و تقوى. يعنى: كسى كه قوّت تميز ميان حسن و قبح داشته باشد. و علم به اوامر و نواهى نيز او را حاصل باشد. و در كارها صاحب تجربه باشد. و هر چه گويد به محض ديندارى و خاطر خواهى گويد، نه از روى فريب و غدر. و متّقى باشد. پس اگر شخص اين چنين نيابى، اين صفات را خود به عمل آر و بعد از رجوع و استغفار، با خود مشورت كن و عزم را جزم كرده و توكّل به خدا نموده، هر چه به خاطرت افتاد به او عمل كن، كه البتّه صواب است.
و ما كان من امور الدّنيا الّتى هي غير عائدة إلى الدّين، فارفضها و لا تتفكّر فيها، فانّك اذا فعلت ذلك اصبت بركة العيش و حلاوة الطّاعة.
مىفرمايد كه: اگر آن كارى كه در نظر دارى و در كردن و نكردن او متردّدى، اگر كارى باشد دنيائى و نفع اخروى در او نباشد، پس از او بگذر و فكر در او مكن، كه نكردن او اولى است و هرگاه از او گذشتى و دست از او برداشتى، پس به تحقيق كه به بركت زندگى دنيا رسيدهاى و حلاوت طاعت حضرت بارى را ادراك نمودهاى.
و في المشورة اكتساب العلم، و العاقل ما يستفيد منها علما جديدا، و يستدلّ به على المحصول من المراد.
مىفرمايد كه: در كارها مشورت با مؤمنين كردن، موجب تحصيل علم است و عاقل كسى است كه بوسيله مشورت با مؤمنين، علم جديدى تحصيل كند و از آن علم راه به مقصود و مراد خود ببرد و بداند كه آنچه از مشورت حاصل شده،
شرحمصباحالشريعة ص : 351
محض صدق است و از اغواى شيطان دور است. اين حلّ، بنا بر آن است كه «ما» موصوله باشد و «ما» اعمّ است از «من» و استعمال در ذوى العقول هم مىشود. و ممكن است كه «ما» نافيه باشد و مراد اين باشد كه: استفاده نمىكند عاقل از مشورت، علم جديدى، بلكه راه مىيابد از مشورت به تعيين مراد. چرا كه مشورت در صورت تردّد است و تردّد مستلزم بودن طرفين است در ذهن، پس، از مشورت حاصل نمىشود مگر تعيين يك طرف، نه علمى كه نبوده باشد حاصل شود. بنابر حلّ اوّل، ضمير مذكور راجع است به علم جديد، و بنابر حلّ ثانى، راجع است به مشورت به اعتبار مصدر بودن.
و مثل المشورة مع اهلها مثل التّفكّر في خلق السّماوات و الارض و فنائهما، و هما غنيّان عن القيد، لانّه كلّما تفكّر فيها غاض في بحور نور المعرفة، و ازداد بهما اعتبارا و يقينا.
يعنى: مشورت كردن با مردم خوب و اهل علم، مثل تفكّر كردن است در خلق آسمانها و زمين و فناى آسمان و زمين، كه ايستادهاند هر كدام بجاى خود بى قيد و ستون. يعنى: چنانكه فكر كردن در اينها باعث غوص كردن است در درياهاى نور معرفت الهى، و موجب زياد شدن يقين است به وجود خالق حكيم، همچنين مشورت كردن با مؤمنين هم، موجب حصول يقين است در كارها و باعث بر طرف شدن تردّد و شكّ است در شغلها و عملها.
و لا تشاور من لا يصدّقه عقلك، و ان كان مشهورا بالعقل و الورع.
مىفرمايد كه: در حين تردّد در كارها، مشورت مكن با كسى كه عقل تو تصديق او نكند، هر چند كه او در تميز و عقل، مشهور و معروف باشد، چرا كه دل مؤمن آينه است و غلط كم مىكند.
و اذا شاورت من يصدّقه قلبك فلا تخالفه فيما يشير به عليك، و ان كان بخلاف مرادك، فانّ النّفس تجمح من قبول الحقّ، و خلافها عند
شرحمصباحالشريعة ص : 352
الحقائق ابين.
مىفرمايد كه: هر گاه در كارى با كسى مشورت كردى كه عقل تو تصديق او مىكند و در مراتب علم و عمل خويش مىدانى، پس هر چه او مىگويد عمل كن و مخالفت گفته او را جايز مدان، چرا كه نفس آدمى سركش است و به آسانى قبول حقّ نمىكند، و به حكم: «الحقّ مرّ»، حقّ به مذاق او تلخ است و رشد و راستى در مخالفت او است.
قال اللَّه تعالى:وَ شاوِرْهُمْ فِى الامْرِ 3: 159(آل عمران - 159).
اى پيامبر، با صحابه و مؤمنين در كارها مشورت كن.
و قال تعالى:وَ امْرُهُمْ شُورى بَيْنَهُمْ 42: 38(شورى - 38).
درباره صفات مؤمنين خداوند مىفرمايد كه: در كارها با همديگر مشورت مىكنند.
|