ترجمه‏اخلاق ص : 115
درجات روزه‏
ابو حامد در اين مقام كلامى است كه خلاصه‏اش اين است:
بدان كه روزه داراى سه درجه است:
1 - روزه عمومى.
2 - روزه خصوصى.
3 - روزه خصوص الخصوصى.
روزه عمومى خوددارى كردن از خوردن و آشاميدن و خوددارى از بر آوردن شهوات است.
روزه خصوصى حفظ گوش و چشم و دست و زبان و پا و ساير اعضاء و جوارح از گناهان است و اين با شش امر تحقق مى‏يابد.
الف: پوشيدن چشم و باز داشتن آن از نگاه كردن به آنچه كه مذموم و مكروه است، بلكه بايد آن را از نگاه كردن به هر چيزى كه قلب را مشغول كرده از ياد خدا غافل مى‏كند باز داشت.
پيامبر اكرم صلى اللّه عليه و آله و سلّم فرمود: نگاه تير مسمومى است از تيرهاى شيطان، هر كس از ترس خدا دست از نگاه كردن بردارد خدا به او ايمانى مى‏دهد كه حلاوت آن را در قلبش احساس كند [1].
و همچنين فرمود پنچ چيز است كه روزه را زائل مى‏كند: دروغ، غيبت، سخن چينى، قسم دروغ، نگاه شهوت آميز [2].
ب: حفظ زبان از بيهوده‏گوئى، دروغ، غيبت، سخن چينى، فحش، و بد دهنى و معاشرت ناهموار و خصومت و جدال.
پيامبر اكرم صلى اللّه عليه و آله و سلّم فرمود: روزه سپر است، پس وقتى يكى از شما روزه است ناسزا نگويد و جهالت نكند و اگر كسى با او نزاع كرد يا به او ناسزا گفت بگويد من روزه‏ام [3].
ج: باز داشتن گوش از شنيدن محرمات، زيرا هر چيزى كه گفتنش حرام باشد گوش فرادادن به آن حرام است.
خداى تعالى «گروهى را كه به محرمات گوش فرا مى‏دهند مذمّت كرده» مى‏فرمايد: «سَمَّاعُونَ لِلْكَذِبِ اكَّالُونَ لِلسُّحْتِ 5: 42»[4].
و پيامبر اكرم صلى اللّه عليه و آله و سلّم فرمود: كسى كه غيبت مى‏كند و كسى كه به غيبت گوش فرا مى‏دهد در گناه‏
__________________________________________________
[1]النظرة سهم مسموم من سهام ابليس فمن تركها خوفا من اللّه أتاه اللّه ايمانا يجد حلاوته في قلبه.

[2]خمس يفطّرن الصّائم الكذب و الغيبة و النميمة و اليمين الكاذبة و النّظر بشهوة.

[3]انّما الصّوم جنّة، فاذا كان احدكم صائما فلا يرفث و لا يجهل فان امرء قاتله او شاتمه فليقل انّى صائم.

[4] گوش كنندگان به دروغ و خورندگان مال حرامند. (سوره مائده، آيه 42).
ترجمه‏اخلاق ص : 116
شريكند [1].
د: حفظ بقيه اعضاء بدن مثل دست و پا از انجام اعمال ناشايست و باز داشتن شكم از خوردن چيز شبهه‏ناك به هنگام افطار، زيرا روزه از حلال و افطار از حرام معنى ندارد و اين به آن ماند كه قصرى بسازد و شهرى را خراب كند و دارو نوشيده و زهر خورد، چه اينكه محرمات سمومى هستند كه دين را هلاك مى‏كنند و روزه دواى آن است، و دارو با وجود سم سودى نمى‏بخشد.
پيامبر اكرم صلى اللّه عليه و آله و سلّم فرمود: چه بسا روزه دارانى كه از روزه خود جز گرسنگى و تشنگى سودى نمى‏برند [2].
در تفسير اين حديث گفته شده كه منظور كسى است كه با خوراك حرام افطار كند.
و گفته شده منظور كسى است كه با روزه از خوردن طعام حلال خود دارى مى‏كند و با غيبت از گوشت مردم افطار مى‏كند.
و گفته شده منظور كسى است كه اعضاء و جوارح خود را از گناه حفظ نمى‏كند و شايد منظور همه اين‏ها باشد.
ه: اينكه به هنگام افطار در خوردن حلال هم بطورى زياده روى نكند كه شكمش پر شود زيرا هيچ ظرفى از شكمى كه از غذاى حلال پر شده باشد نزد خدا مبغوض‏تر نيست [3].
آخر چطور مى‏توان با روزه بر دشمن خدا تسلط پيدا كرد و هواى نفس را مقهور كرده آن [4] را بر تقوى تقويت كرد، در حالى كه انسان خود را تا شب از شهوات باز مى‏دارد تا به آنها رغبت پيدا مى‏كند، آنگاه آنقدر مى‏خورد تا پر مى‏شود.
شايد اگر طبق عادت هميشگى غذا مى‏خورد و اين گونه روزه نمى‏داشت بهتر بود.
پس سزاوار است براى افطار هم طبق عادت خود غذا بخورد و چنين شكمش را پر نكند.
و: اينكه بعد از افطار قلبش مضطرب و معلّق بين خوف و رجاء باشد، چون نمى‏داند روزه‏اش قبول شده و از مقرّبين است يا ردّ مى‏شود و از مغضوبين مى‏باشد.
«با جمع شدن اين شش امر روزه از سطح عمومى بالاتر رفته و مخصوص به عده‏اى خاص مى‏شود كه آن را روزه خصوصى مى‏گويند».
امام صادق عليه السّلام در حديثى به اين نوع روزه اشاره كرده مى‏فرمايد: هنگامى كه روزه گرفتى بايد
__________________________________________________
[1]المغتاب و المستمع شريكان في الاثم.

[2]كم من صائم ليس له من صومه الا الجوع و العطش.

[3] اگر شكمى از مال حلال پر شود نزد خدا مبغوض است امّا اگر از حرام پر شود كه حسابش معلوم است.
[4] آن اشاره به خود نفس است نه هواى نفس.
ترجمه‏اخلاق ص : 117
گوش و چشمت و پوست و مويت روزه گيرند [1]. همينطور به چيزهاى ديگرى از وجود انسان اشاره كرده كه بايد روزه باشند، سپس اضافه كرده مى‏فرمايد: روزى كه روزه‏دارى، نبايد مثل روزهاى ديگرت باشد، در اين روز جدال نكن و خادم خود را آزار و اذيت نكن و بايد كه وقار روزه در وجودت ظاهر شود [2].
رسول اكرم صلى اللّه عليه و آله و سلّم روزى شنيد كه زن روزه دارى به كنيزش فحش مى‏دهد، حضرت غذايى طلبيد و جلوى زن قرار داد و فرمود: بخور.
عرض كرد من روزه‏ام.
حضرت فرمود: چگونه روزه‏اى در حالى كه به كنيزت فحش مى‏دهى؟ روزه فقط با خوددارى از خوردن و آشاميدن نيست [3].
ادامه كلام أبو حامد:
3 - روزه خصوص الخصوصى: روزه قلب از همّتهاى پست و افكار دنيوى و باز داشتن آن از غير خداست بطور كلّى.
بطلان اين روزه با فكر كردن در غير مبدأ و معاد و با فكر كردن در مورد دنياست، مگر در مواردى كه از آنها براى دينش استفاده مى‏كند، در اين صورت فكر در مورد دنيا توشه آخرت است. (پايان كلام أبو حامد«»).
در كتاب مصباح الشريعة از امام صادق عليه السّلام چنين روايت شده: كه رسول اكرم صلى اللّه عليه و آله و سلّم فرمود:
روزه سپر است يعنى پرده‏اى در مقابل آفات دنيا و حجابى در برابر عذاب آخرت است، پس چون روزه گرفتى به اين نيت بگير كه از شهوات خود دارى كنى و خود را از شهوات حيوانى حفظ كنى، پس خود را به منزله مريض بدان كه اشتهاء به خوردن و نوشيدن ندارد، در هر لحظه منتظر شفاء از مرض گناهان باش و باطنت را از هر كدورت و غفلت و ظلمتى كه از اخلاص دورت مى‏كند تطهير كن.
سپس فرمود: خداى تعالى مى‏فرمايد: روزه براى من است و من در مقابل آن پاداش مى‏دهم.
__________________________________________________
[1]اذا صمت فليصم سمعك و بصرك و شعرك و جلدك.

[2]لا يكون يوم صومك كيوم فطرك، و دع المراء و اذى الخادم و ليكن عليك وقار الصّيام.

[3] معنى بطلان روزه بوسيله دروغ و غيبت و امثال آن كه فقهاء آنها را مبطل روزه نمى‏دانند اين است كه روزه مورد قبول واقع نمى‏شود و ثوابى بر آن مترتب نيست و لذا ترك غيبت و امثال آن را در روزه عمومى شرط نكرديم. (حقائق فيض كاشانى).
ترجمه‏اخلاق ص : 118
روزه ماده نفس و شهوت [1] طمع را مى‏كشد و باعث صفاى قلب و طهارت جوارح و اصلاح ظاهر و باطن و شكرگزارى در مقابل نعمتها و احسان به فقراء و كثرت تضرع و خشوع و گريه و سبب التجاء به خدا و انكسار هواى نفس و تخفيف حساب و كم شمردن نيكى‏ها مى‏شود و در آن فوائدى است كه به شمارش در نمى‏آيد و همين مقدار كه ذكر شد براى توجه كسانى كه تعقل كنند و موفق به استعمال آن شوند كفايت مى‏كند«».
__________________________________________________
[1] در كتاب مصباح الشريعة بجاى «ماده نفس» «مراد نفس» روايت شد.
ترجمه‏اخلاق ص : 119