فصل چهاردهم ادامه قيام
ابو حامد مىگويد: تداوم قيام اشاره به اين است كه قلب نمازگزار با حضورى يكنواخت متوجه خدا است. از پيامبر اكرم صلى اللّه عليه و آله و سلّم: تا زمانى كه نمازگزار روى از نماز بر نگرداند خدا روى به سوى او دارد پس همچنان كه واجب است انسان سر و چشمش را از توجه به اطراف نگه دارد همانطور واجب است اندرونش را از توجه به غير نماز حفظ كند.
پس هر گاه قلبش از نماز به جهت ديگر منحرف شد به او تذكّر دهد كه خدا آگاه است و به او ياد آورى كند كه چقدر زشت است مناجات كردن با خدا در حالى كه با غفلت، به او بى اعتنايى مىكنى.
ترجمهاخلاق ص : 87
بر تو باد خشوع قلب كه سرچشمه حفظ ظاهر و باطن از انحراف، خشوع است.
اگر باطن انسان خاشع شود حتما ظاهرش خاشع مىشود «چه اينكه ظاهر تحت سيطره باطن است».
از حضرت رسول صلى اللّه عليه و آله و سلّم است كه مردى را در حال نماز ديد كه با ريش خود بازى مىكند فرمود: بدانيد كه اگر اين مرد قلبش خاشع بود، جوارحش نيز خاشع مىشد.
زيرا رعيت محكوم شيوه سلطان است و به همين خاطر در دعا وارد شده: «اللّهم اصلح الراعى و الرعية» [1] و سلطان وجود ما قلب ماست. همه اينها مقتضاى طبع انسان در مواجهه با بزرگان دنياست، پس چگونه كسى كه خدا را مىشناسد طبعش اقتضاى توجه در مقابل او را نداشته باشد.
كسى كه در مقابل غير خدا به حالت خشوع مىايستد و در مقابل خدا بىتوجه و نامرتب است نسبت به جلال و عظمت و علم بىنهايت او كه بر تمام سرائر آگاه است شناخت پيدا نكرده و نتوانسته اين كلام شريف خدا را بفهمد «الَّذِى يَراكَ حِينَ تَقُومُ وَ تَقَلُّبَكَ فِى السَّاجِدِينَ 26: 219 - 220»[2].
|