ترجمهاخلاق ص : 84
فصل سيزدهم قرائت
«اگر نماز را از دريچهاى بنگريم كه رابطه بين بنده و مولا است و اينكه هر نماز ميثاقى نو و عهدى است جديد با خدا كه پا از دائره بندگيش فراتر نگذاريم، شايد مهمترين قسمت نماز قرائت حمد و سوره بخصوص حمد باشد. چه معانى دقيق و مفاهيم عميق كه در اين جملات كوتاه نهفته، البته جاى تعريف نيست چه اينكه كلام خداست و همين بس براى آن كه از هر تعريف بىنياز باشد، لذا درك معانى اين قسمت نماز عامل مؤثرى در حضور قلب و ديگر شرايط نماز است».
«آنچه در اين قسمت نقل مىشود جز يك قول و يك نظريه چيز ديگرى نيست و آن را به عنوان فتح بابى در تفكر و تعمق در اين كلام عزيز عنوان مىكنيم به اميد اينكه خواستاران رضايت پروردگار با تلاش و كوشش پىگير خود را به درجات عالى نمازگزاران مخلص برسانند».
ابو حامد مىگويد: هنگامى كه «بسم اللّه الرحمن الرحيم 1: 1»مىگويى قصد تبرّك براى شروع خواندن قرآن به اين كلمه شريفه نما [1] و معنىاش را اين بدان كه همه امور به دست خداست و بدان كه منظور از اسم در اين كلام شريف مسمّى است.
پس اگر همه چيز در دست خدا است لا جرم «الحمد للّه ربّ العالمين 1: 2»سپاس شايسته اوست چرا كه نعمتها از اوست پس هر كه نعمتى را از غير خدا بداند يا به خاطر نعمتى غير خدا را سپاس گويد به اندازه همان اعتقاد و توجه به غير در بسم اللّه و الحمد للّه گفتن نقصان و كم بود دارد، اگر چه شبانه روز حمد و بسم اللّه ورد زبانش باشد. البته اين در صورتى است كه انسان كسى را در اعطاى نعمت، مستقل بداند، اما اگر به عنوان وسيلهاى از طرف خدا به او نظر شود نه تنها تشكر از او اشكال ندارد بلكه عملى است پسنديده.
و هنگامى كه مىگويى: «الرحمن الرحيم 1: 3»الطاف الهى را در نظر بگير و ببين كه چگونه به هر طريق، لطفش شامل حال بوده و هست آنگاه معنى رحمت الهى را مىفهمى و به آن اميدوار مىشوى.
و چونمالك يوم الدين 1: 4مىگويى او را بزرگ شمر كه هيچ ملكى جز براى او نيست و خوف او را در جان داشته باش كه روز داورى در پيش است و اوست آن كسى كه در آن روز داورى خواهد
__________________________________________________
[1] اين قول مبتنى بر مذهب عامه است و گر نه در مذهب حقه شيعه كلمه شريفه: بسم اللّه... فقط براى تبرك نيست بلكه جزو سور قرآن است. براى تحقيق در معنى بسم اللّه... به كتب تفسير مخصوصا تفسير سوره حمد حضرت امام خمينى (قده) مراجعه شود.
ترجمهاخلاق ص : 85
كرد، آنگاه اخلاص خود را تجديد كن و بدان كه اگر او را ياريت نمىكرد موفق به نماز و عبادت نمىشدى و اوست كه بر تو منّت نهاده به اطاعت موفّقت نموده و تو را به خدمتش خوانده، شايسته مناجاتش كرده است.
و اگر تو را از توفيق محروم مىكرد همراه با شيطان، مطرود درگاه او بودى.
بنا به قولى دو جمله: «اياك نعبد و اياك نستعين 1: 5»از آن جهت با صيغه جمع آورده شده كه انسان نفس خود را خرد و كوچك كند چه عبادت و استعانت يك انسان شايستگى محضر حق تعالى را ندارد، لذا با عبادات و استعانتهاى ديگران جمعش كن زيرا بالأخره بين تمام عبادات يك عبادت مقبول وجود دارد «و اميد آن هست كه عبادت تو هم با عبادات مقبول مورد قبول خداوند واقع شود» اين درست مثل فروش يك كالاست كه يا همهاش را ردّ مىكنند يا قبول و هيچگاه آن را قسمت نمىكنند كه يك قسمت را قبول و قسمت ديگر را رد كنند و خدا كريمتر از آن است كه عبادات تمام مخلوقاتش را رد كند، پس اگر عبادات جمعى باشد همه آنها پذيرفته مىشود.
و به همين خاطر است كه گفتهاند: نماز را در اول وقت با جماعت بخوان و هنگام دعا و درخواست حاجت از خدا با درود بر محمد صلى اللّه عليه و آله و سلّم و خاندانش شروع كن، بعد از آن حاجت بخواه و در آخر بر پيامبر اكرم صلى اللّه عليه و آله و سلّم درود فرست، چه آنكه خدا كريمتر از آن است كه صدر و ذيل يك دعا را قبول كند و وسطش را نپذيرد.
چون از واگذارى امرت به خدا به وسيلهبسم اللّه 1: 1والحمد للّه 1: 1و از اظهار حاجت و نيازت به كمك او، فارغ شدى نيازت را معين كن ولى مهمترين حاجاتت را بخواه و بگو: «اهدنا الصراط المستقيم 1: 6»يعنى همان راهى كه ما را به جوار قربت راهنما باشد و به وادى رضايتت برساند و آنگاه اين صراط را توضيح ده و برايش نمونه ذكر كن، راه كسانى را كه خدا به آنها نعمت هدايت داده بخواه يعنى راه انبياء و صديقين و شهداء و صالحين.
«صراط الذين انعمت عليهم 1: 7».
و از راه كسانى كه چون كفار و منافقين مورد غضب خدا واقع شدند و كسانى كه چون يهود و نصارى و ستاره پرستان به وادى ضلالت افتادند به خدا پناه ببر.
«غير المغضوب عليهم و لا الضالّين 1: 7».
چون سوره فاتحه را به اين روش تلاوت كردى از جمله كسانى مىشوى كه خداوند در حديث قدسى به پيامبرش درباره آنان چنين مىفرمايد: «نماز را بين خود و بندهام تقسيم كردهام كه نصفش از من باشد و نيم ديگرش از آن بندهام، بندهام مىگويد:الحمد للّه 1: 2و خدا مىگويد بندهام مرا ستود.
ترجمهاخلاق ص : 86
و همين است معنى «سمع اللّه لمن حمده».
اگر تنها بهرهات از نماز ياد جلال و عظمت خدا باشد با ارزشترين غنيمتى است كه مىتوان به دست آورد تا چه رسد به اينكه تو اميدها به فضل و پاداش او دارى.
به همين منوال هر سورهاى را كه بعد از فاتحه بخوانى همانطور كه در باب قرائت قرآن ذكر مىشود سزاوار است در آن تفهّم كنى.
و از امر و نهى و وعده و وعيدهايش غافل نشو، و در موعظهها و اخبار انبياء گذشته و يادآورى احسانات و تفضلاتش به درستى دقت كن.
چه اينكه هر فرازى از آيات قرآن حقى دارند كه بايد اداء شود مثلا حق وعده، اميد به رحمت خدا و حق وعيد، ترس از عقاب اوست.
حق امر و نهيش، تصميم بر اطاعت و حق نصيحتهاى آن، قبول پند و اندرز و حق ذكر احسانات، شكر و حق شنيدن اخبار انبياء عبرت گرفتن است.
البته اين معانى نسبت به درجات فهم افراد متفاوت و فهم هر كس به علم و صفاى قلبش بستگى دارد، بطورى كه درجات آن قابل شمارش نيست.
نماز كليد درك قلوب است و در نماز است كه اسرار اين كلمات كشف مىشود.
اين است حق قرائت در نماز و همين است حق اذكار و تسبيحات آن، پس مراقب چگونه خواندن نماز باش، آن را با ترتيل و شمرده بخوان و در خواندن شتاب مكن زيرا در كلام شمرده بهتر مىتوان تامل و دقّت كرد.
|