فصل يازدهم استعاذه‏
ابو حامد مى‏گويد: هنگامى كه مى‏گويى: «اعوذ باللّه من الشّيطان الرّجيم» [2] بدان كه شيطان دشمن توست و در كمينت نشسته تا قلبت را از سوى خدا به جهات ديگر بر گرداند، چون خودش به خاطر اينكه يك سجده را ترك كرد، ملعون و مطرود شد و اكنون حسادت مى‏ورزد كه تو را در اين حالت لذت بخش مناجات و سجده‏هاى روح بخشت در پيشگاه خداى تعالى مى‏بيند [3].
پس اگر واقعا مى‏خواهى از دست شيطان به خدا پناه ببرى راهش اين است كه هر چه را او دوست مى‏دارد ترك كنى و آنچه را كه خدا دوست مى‏دارد، انجام دهى و گر نه با گفتن يك كلمه بدون عمل از كيد شيطان مصون نمى‏مانى [4]. كسى كه در معرض حمله درنده يا دشمنى واقع شده‏
__________________________________________________
[1] پس هر كس به لقاى پروردگارش اميدوار است بايد عمل صالح به جا آورد و هيچ كس را در پرستش با پروردگارش شريك نكند. (سوره كهف، آيه 110).
[2] گفتن اين جمله قبل از شروع به سوره فاتحه مستحب است.
[3] عارف شهيد مرحوم دستغيب در اين باره چنين مى‏فرمايد:
شيطان حسود است چون خودش رانده شده اين درگاه است نمى‏تواند ببيند بشر به مقام قرب مى‏رسد، بشرى كه اين ملعون به نظر حقارت به او مى‏نگريست و مى‏گفت مرا از آتش آفريدى و او را از خاك، و آتش از خاك برتر است، آنگاه همان بشر به مقاماتى برسد كه آن بدبخت را از آن طرد كردند و گفتند از بهشت بيرون شو، تو از كوچكان و پست شوندگانى حق ندارى اينجا بزرگى به خرج دهى، بشر مى‏خواهد از طريق بندگى به مقام قرب برسد، لذا شيطان با تمام قوا سعى مى‏كند او را از راه باز دارد تا حس حسادتش را تسكين بخشد و به همه چيز هم قانع است اگر توانست كفر و شرك نتوانست حرام و مكروه تا برسد به كمى درجه و مقام. (استعاذه صفحه 24).
[4] عارف شهيد آيت اللّه دستغيب در اين زمينه مى‏فرمايد:
بايد حقيقت استعاذه را فهميد آيا استعاذه گفتن اعوذ باللّه من الشّيطان الرّجيم است يا به فارسى گفتن: خدايا به تو از شرّ ابليس پناه مى‏برم؟
ترجمه‏اخلاق ص : 76
اگر جان خود را دوست دارد بايد به مكان امنى بگريزد و گر نه اگر هزار بار بگويد از دست تو به اين قلعه محكم پناه مى‏برم ولى از جايش حركت نكند به حالش سودى ندارد.
همينطور كسى كه از شهواتش كه محبوب شيطان و مبغوض رحمان هستند پيروى مى‏كند به مجرد قول اعوذ باللّه نمى‏تواند خود را از دست شيطان رها كند بلكه ناگزير است قولش را با عملش مقرون كند و به قلعه محكم خدا پناه ببرد.
قلعه انس خدا كلمه طيبه «لا اله الا اللّه» است زيرا بنا به روايت نبيّ اكرم صلى اللّه عليه و آله و سلّم خداى تعالى فرموده:
«لا اله الا اللّه حصنى» و كسى كه خود را به قلعه انس الهى پناهنده مى‏كند معبودش جز او نيست، اما كسى كه هواى نفسش را معبود قرار داده در معرض تاخت و تاز شيطان است نه در قلعه خدا.
يكى از دام‏هاى شيطان اين است كه در حال نماز تو را به فكر آخرت و انجام اعمال خير وادارد تا از فهم معانى نماز غافل شوى. پس توجه داشته باش كه هر فكرى تو را از درك معانى قرآن غافل كند وسوسه شيطان است، چه اينكه تلفظ اين كلمات و تكان دادن زبان مقصود خداى تعالى نيست بلكه مقصود حق تعالى اين است كه بنده آنچه را در نماز مى‏گويد بفهمد.
مردم در چگونگى اداء قرائت بر سه دسته‏اند:
1. كسانى كه زبانشان در حركت و مشغول قرائت است و ليكن قلبشان از كارى كه مى‏كنند غافل است 2. كسانى كه زبانشان در حركت و مشغول قرائت است و قلبشان پا به پا به دنبال زبان حركت‏
__________________________________________________
نه استعاذه امرى است معنوى و حقيقى كه اين لفظ كاشف از آن است.
اگر حال استعاذه باشد گفتن اعوذ باللّه نافع است و گر نه گاه مى‏شود كه خود همين گفتن‏ها، مسخره و ملعبه شيطان است كه خودش به زبان طرف جارى كرده است (كتاب استعاذه صفحه 34).
بطور كلى اذكارى كه در دعاها وارد شده همه به اين صورتند كه كاشف و حاكى از يك امر واقعى هستند يعنى اوّل در نفس انسان حالتى ايجاد مى‏شود و انسان آن را با يك لفظ بيان مى‏كند بلكه به يك تعبير كلى‏تر مى‏توان گفت: تمام سخنان انسان همينطور است كسى كه مى‏گويد تشنه هستم قبل از اين لفظ يك حالت درونى پيدا كرده و بعد با اين لفظ آن را بيان كرده است حال اگر اين شخص داراى حالت درونى تشنگى نباشد و فقط زبانش اين لفظ را تلفظ كند و شما از درون او آگاه باشيد آيا به او آب مى‏دهيد؟ يا كسى كه بگويد من مى‏ترسم و شما بدانيد كه در واقع نمى‏ترسد آيا او را پناه مى‏دهيد؟ همينطور كسى كه مى‏گويد به خدا پناه مى‏برم از دست شيطان، خدا در صورتى او را پناه مى‏دهد كه اين حالت پناه جويى در درونش ايجاد شده باشد و گر نه يك عمر هم كه اين جمله را تكرار كند نتيجه نخواهد گرفت.
لذا على عليه السّلام وقتى مى‏شنود شخصى استغفار مى‏گويد، به او تذكر مى‏دهد كه: آيا قبلا حالت استغفار در تو پيدا شده يا فقط تلفظ است و آنگاه براى او اركان حالت استغفار را مى‏شمرد.
بنابر اين قبل از گفتن اعوذ باللّه بايد حالت درونى استعاذه در ما حاصل شود و اركان آن را شناخته باشيم، براى توضيح مطلب به كتاب استعاذه مرحوم آيت اللّه دستغيب مراجعه شود.
ترجمه‏اخلاق ص : 77
مى‏كند و معانى گفتارش را مى‏فهمد، مثل اينكه اين سخنان را از ديگرى مى‏شنود، اين مرتبه درجه اصحاب يمين است [1].
3. كسانى هستند كه قبل از آنكه زبانشان كلمات را اداء كند قلبشان معانى را درك كرده سپس زبان را براى ابراز معانى به خدمت مى‏گيرند.
بسيار فرق است بين اينكه زبان ترجمان قلب باشد تا اينكه معلم او باشد، اما مقربين زبانشان در خدمت قلب و ترجمان اوست [2] «پايان كلام أبو حامد»«».
پس بر تو باد كه خشوع و حضور قلب در نماز را از دست ندهى.