فصل دهم دعاى توجه
ابو حامد مىگويد: اولين كلمه از دعاى استفتاح اين است: «وجّهت وجهي للّذى فطر السّماوات و الأرض حنيفا مسلما» [1].
منظور از اين صورت، صورت ظاهرى نيست زيرا كه تو صورت ظاهريت را به طرف قبله برگرداندى و خداى تعالى منزه از آن است كه در ظرف مكان جاى گيرد و يا در جهتى قرار گيرد كه تو رو به سويش كنى بلكه منظور صورت و چهره قلب است كه به طرف خالق آسمانها روى مىكند.
پس بنگر كه قلبت به چه سو نظر دارد، آيا متوجه آرزوهايش شده، و همتش منحصر در خانه و بازار است، و پيرو شهوات خود مىباشد، يا به سوى خالق آسمان و زمين روى كرده.
بر حذر باش از اينكه اولين جملهات در مناجات كذب و ظاهر سازى باشد، چه اينكه به سوى خدا رو كردن ممكن نيست مگر از غير او روى بر تابى، پس سعى كن كه اگر نمىتوانى دائما قلبت را در جهت خدا نگهدارى لا اقل در اين حالت متوجّه خدا باش تا سخنت در مناجات صادق باشد.
و هنگامى كه مىگويى حنيفا مسلما مىسزد كه در خاطر داشته باشى كه مسلم كسى است كه مسلمانان از دست و زبان او در امان باشند، پس اگر مسلمانان از دست و زبان تو آسايش نداشته باشند دروغ مىگويى، بنابر اين بكوش تا در آينده خود را اصلاح كنى و بر گذشته اشك حسرت و ندامت بارى.
و هنگامى كه مىگويى: «ما انا من المشركين» شرك خفىّ را در نظر داشته باش «زيرا شرك
__________________________________________________
[1] با ايمان كامل و تسليم به سوى خدايى روى مىآورم كه خالق آسمانها و زمين است (استفاده شده از (سوره انعام، آيه 79).
ترجمهاخلاق ص : 75
منحصر در بت پرستى نيست بلكه شرك خفى بسى خطرناكتر از شرك آشكار است»، لذا مىبينيم آيه شريفه: «فَمَنْ كانَ يَرجُوا لِقاءَ رَبِّهِ فَلْيَعْمَلْ عَمَلا صالِحا وَ لا يُشْرِكْ بِعِبادَةِ رَبِّهِ احَدَا 18: 110»[1].
در مورد كسانى نازل شده كه در عبادتشان رضايت خدا و ستايش مردم را توأما مىخواهند، پس اين شرك را از وجود خود نفى كن و شرمنده باش از اينكه خود را به عدم شرك توصيف مىكنى در حالى كه از اين شرك برى نيستى زيرا شرك، كوچك و بزرگ و كم و زياد ندارد.
و هنگامى كه مىگويد: «محياى و مماتى للّه» بدان كه اين حالت بندهاى است كه خودش را براى خود نمىخواهد و فقط به خاطر مولا و خالقش زنده است و اگر اين جمله از كسى صادر شود كه رضا و غضبش و نشست و برخاستش و شوقش به زندگى و ترسش از مرگ به خاطر امور دنيوى باشد مناسب با حال نيست«».
|