ترجمه‏اخلاق ص : 69
فصل پنجم قبله‏
ابو حامد مى‏گويد: روى كردن به طرف قبله برگرداندن صورت از تمام جهات به سوى خانه خدا است «اين چيزى است كه در نماز از تو خواسته شده، در حالى كه يك امر ظاهرى بيش نيست» آيا مى‏پندارى كه برگرداندن قلب از تمام امور به سوى خدا از تو خواسته نشده؟ بسيار بعيد است «كه خدا توجه ظاهر را از تو بخواهد و چون روى از قبله بگردانى نمازت را نپذيرد ولى باطنت را به هر جا كه توجه كند بپذيرد و توجه او را از تو نخواهد، چون» غير از اين مطلوبى نيست.
اين ظواهر در واقع فقط براى تحريك بواطن و حفظ و نگهدارى و آرامش اعضاء و اثبات آنها در يك جهت است تا بر قلب طغيان نكنند، چه اگر جوارح طغيان كنند و در جهت و حركاتشان تابع قلب نباشند، قلب مغلوب مى‏شود و از جهت خدا منحرف مى‏گردد.
«پس اين‏ها همه مقدمه‏اند تا صورت اصلى تو يعنى چهره قلبت به سوى خدا باشد، حال هشيار باش كه آنچه را كه اصل است فراموش نكنى» و چهره قلبت را با چهره بدنت در نماز هم جهت سازى.
و بدان همانطور كه چهره‏ات فقط در صورتى مى‏تواند بطرف كعبه باشد كه از ديگر جهات بر تافته شود، قلبت بسوى خدا بر نمى‏گردد مگر از غير خدا خالى شود.
پيامبر اكرم فرمود: هنگامى كه بنده‏اى براى نماز بر مى‏خيزد اگر تمام توجهش معطوف خدا باشد مانند روزى مى‏شود كه از مادر متولّد شده [1]. از پيامبر اكرم صلى اللّه عليه و آله و سلّم: آيا كسى كه در نماز
__________________________________________________
[1] يعنى به قدرى اين حالت ارزش دارد و به انسان تعالى مى‏دهد كه تمام عقب افتادگى‏هايى را كه بر اثر گناهان دامنگير انسان شده جبران مى‏كند، اگر چه همانطور كه گفتيم انسان از آن جهت مستحق پاداش و عقاب مى‏شود كه بر اثر اعمال خير چنان تعالى روحى پيدا كند كه شايسته برخوردارى از نعمات الهى شود و يا بر اثر گناهان چنان از انسانيت ساقط شود كه جز عذاب شايستگى ديگرى نداشته باشد ولى بهتر است اكنون كه مناسبتى پيش آمده مطلبى را در اين رابطه مطرح كنيم.
وقتى انسان احاديث را مطالعه مى‏كند چنين به نظر مى‏آيد كه خداى تعالى براى بخشيدن بندگانش دنبال بهانه مى‏گردد كه به هر وسيله‏اى از گناهان آنها بگذرد، اگر چه كرم و رحمت خداى تعالى بر هيچ مؤمنى پوشيده نيست و اين اقتضاى رحيميت خداست كه اعمال ناچيز ما را ارزش داده بپذيرد ولى بعض از پاداشهائى كه در مقابل بعضى از اعمال وعده داده شده انسان را به تعجب وا مى‏دارد كه چگونه مى‏شود يك انسان در مقابل يك عمل كوچك گناهانش بخشيده شود و سزاوار نعمت و رحمت الهى گردد در حالى كه همانطور كه فرموده‏اند بهشت را به بها مى‏دهند نه به بهانه، لذا گروهى چون نتوانسته‏اند اين دو مطلب را با هم ربط دهند و حقيقت را به دست آورند، ناچار شده‏اند ريشه اين احاديث را زده و با يك كلمه «سند ندارد» خود را راحت كنند. ولى حقيقت اين است كه نه اين احاديث بى‏سند و مدرك و جعلى هستند و نه بهشت را به بهانه مى‏دهند يعنى هم اين احاديث محكمند و هم در مقابل بهشت بها مى‏خواهند امّا چيزى كه هست اين بهانه‏ها اگر فقط به ظاهر آنها اكتفاء نشود بها مى‏دهند اين لحظه‏ها ارزش مى‏آفرينند، يك قطره اشك انسان مى‏سازد و انسان با يك لحظه توجه چنان ارزشى مى‏يابد كه از يك عمر عبادت بى‏توجه به آن نمى‏رسد.
ترجمه‏اخلاق ص : 70
صورتش را از قبله بر مى‏گرداند نمى‏ترسد كه خدا صورتش را تبديل به صورت الاغ كند [1].
بنا به قولى «اين حديث نهى از گرداندن صورت از قبله نيست بلكه اين ظاهر كلام است و در اصل» نهى از بى توجهى به خدا و عظمت او در حال نماز است، زيرا كسى كه به چپ و راست نگاه مى‏كند در واقع توجهى به خدا ندارد «و اين نشانه بى توجهى قلبش نسبت به خدا مى‏باشد [2]».
و از مطالعه انوار كبرياييش غافل است و هر كس چنين باشد ممكن است غفلتش ادامه يابد و قلبش از نظر كم عقلى و عدم درك علوم عالى و بى فهمى مانند قلب الاغ شود.
در كتاب مصباح الشريعه از امام صادق روايت شده كه فرمود:
هنگامى كه رو به قبله ايستاده‏اى از دنيا و آنچه در آن است و از مردم و حالاتى كه دارند مأيوس شو و قلبت را از هر مزاحمى كه تو را از خدا باز مى‏دارد خالى كن و با چشم درونت عظمت خدا را بنگر و تصور كن امروز همان روزى است كه قرآن درباره‏اش فرموده: «تَبْلُو كُلُّ نَفْسٍ ما اسْلَفَتْ وَ رُدُّوا الَى اللَّهِ مَولاهُمُ الْحَقِّ 10: 30». [3] (پايان نقل از مصباح الشريعه)«»