فصل چهارم مكان نمازگزار
شهيد ثانى قدّس سرّه مىگويد: به ياد داشته باش كه به هنگام نماز در مقابل پادشاه پادشاهان ايستاده و قصد دارى با او مناجات كرده در برابرش تضرع كنى تا مگر از تو راضى شده گوشه چشمى به تو كند، پس سعى كن محلى را براى اين كار انتخاب كنى كه صلاحيت مناجات داشته باشد و در حد امكان از مساجد شريفه و مشاهد مطهره استفاده كن زيرا خداى تعالى اين امكنه را محل اجابت دعا و قبول عبادت و بارش رحمتش قرار داده و مقرّر فرموده كه رضايت و بخشش پروردگارانهاش در آنها شامل بندگانش شود همانطور كه پادشاهان دنيا مجلس و محضر خود را وسيلهاى براى لطف و رحمت خود كردهاند.
پس با وقار و سكينه در آنها وارد شو و در حالى كه از او مىخواهى تو را از بندگان خالصش قرار دهد و به گذشتگان صالح ملحق كند، مراقب خشوع قلب و انكسار نفست باش.
و به گونهاى مراقب احوال خود باش كه گويى هم اكنون در حال گذشتن از صراطى، پس بايد حالتى بين خوف و رجاء داشته باشى چون در ميان رد و قبول حضرت حق معلّق هستى.
در اين حال است كه قلبت خاشع و خاضع مىشود و براى پذيرش فيض خدائى مستعدّ مىشوى و رحمت حق به سوى تو جارى مىشود و دست محبّتش بر سرت قرار مىگيرد و با چشم عنايت به تو نظر مىكند.
در كتاب مصباح الشريعه از امام صادق عليه السّلام روايت شده: زمانى كه به درب مسجد رسيدى توجه داشته باش كه بر پادشاهى بزرگ وارد مىشود كه جز پاى پاكان به بساطش نمىرسد و جز صدّيقين را اذن مجالست نمىدهد، پس بترس از قدم نهادن به بساط خدمتش آنچنان كه از سلطان مىترسى، كه اگر لحظهاى غفلت كنى در خطر بزرگ خواهى افتاد.
و بدان كه هر گونه بخواهد به روش فضل و بخشش و اغماض يا عدل و دقّت و سختگيرى مىتواند با تو معامله كند.
ترجمهاخلاق ص : 68
بنابر اين اگر با فضل و رحمتش بر تو لطف كند، اطاعتهاى ناچيزت را مىپذيرد و در مقابل پاداش فراوانت مىدهد، و اگر مطابق عدلش با تو رفتار كند و آنچنان كه مستحق است از تو صدق و اخلاص مطالبه نمايد، تو را از دخول در رحمتش منع كرده و طاعتت را نپذيرد اگر چه بسيار باشد كه او هر كار كه خواهد تواند كرد [1].
پس به عجز و ناچيزى خود در مقابل خدا و تقصيرت در به جا آوردن شكر نعماتش و «فقرت در مقايسه با بى نيازيش» اعتراف كن كه تو براى عبادت و انس به او رو آوردهاى.
و تمام اسرارت را بر او عرضه نما، و بدان كه هيچ چيزى از ظاهر و باطن خلايق از او مخفى نيست، پس خود را ضعيفترين و فقيرترين بندهاش به حساب آور، و آنگاه در مقابلش بايست و قلبت را از هر مزاحمتى كه بين تو و پروردگارت حائل مىشود خالى كن، زيرا كه او جز پاك و خالص را نمىپذيرد.
بنگر كه نامت در چه ديوانى ثبت است اگر شيرينى مناجاتش را در كامت احساس كردى و از سخن گفتن با او لذت بردى و از پيمانه رحمت و كراماتش شراب خدمت نوشيدى بدان كه صلاحيت خدمت او را يافتهاى پس داخل شو كه تو را اذن دخول داده، و در امانى.
و گر نه چون كسى كه چارهاش بريده و رشته آرزوهايش از هم گسسته، و دورانش به پايان رسيده بايست «و بر اين مصيبت عظمى اشك حسرت ريز و از همو بخواه كه دستت گيرد و راهت نمايد چه اينكه هموست كه حلاوت و شيرينى مناجات به بندگان مىچشاند و آنها را توفيق عبادت مىدهد»، پس اگر خدا در قلب تو صداقت يافت و تو حقيقتا به او پناهنده شدى با ديده رحمت و رأفت و عطوفت به تو نظر كند «و همانطور كه صلحا را توفيق عبادت بخشيد و شهداء را به سوى خود خواند» تو را به آنچه خودش دوست دارد و مىپسندد موفق بگرداند.
زيرا او كريم است و كرامت در حق بندگان بيچاره و مضطرش كه باب رحمتش را مىكوبند و رضايت و دوستيش را مىطلبند را دوست دارد.
و هموست كه مىفرمايد: «امَّنْ يُجِيبُ الْمُضْطَرَّ إذا دَعاهُ وَ يَكْشِفُ السُّوءَ 27: 62»[2] (پايان حديث)«».
__________________________________________________
[1] عبادات ناچيز بندگان ممكن الوجود كه سراسر نقص و نيازند هيچگاه لياقت و ارزش هديه شدن به ساحت قدس احدّيت را ندارند و اين خداست كه ارزش داده از كرمش اين عبادت را مىپذيرد، لذا فرمودهاند كه ممكن الوجود اگر با دريايى از اعمال حسنه و عبادات، پاى به صحنه قيامت بگذارد بايد در نظر داشته باشد كه اين عبادات را به محضر واجب الوجود عرضه مىكند و اگر با دنيايى از خطاها و گناهان در آن صحنه حاضر شود بايد بداند كه در پيشگاه پروردگار كريمى قرار گرفته است.
[2] آيا كيست آن كه چون بيچارگان مضطر او را بخوانند جوابشان مىدهد و رنج و غم آنان را برطرف مىسازد.
|