فصل پنجم مسواك
رسول اكرم صلى اللّه عليه و آله و سلّم فرمود: يك نماز كه قبلش مسواك كرده باشى بهتر از هفتاد و پنج نماز است كه قبل از آن مسواك نكرده باشى [3].
از امام صادق عليه السّلام: هنگامى كه شب براى عبادت برخاستى مسواك كن زيرا فرشتهاى مىآيد و در هنگام عبادت دهانش را بر دهان تو مىنهد و هيچ حرفى از دهنت خارج نمىشود مگر اينكه آن را به آسمان مىبرد، پس بهتر است كه نفست و گفتارت خوشبو باشد.
در كتاب مصباح الشريعه از امام صادق عليه السّلام روايت شده كه رسول اكرم صلى اللّه عليه و آله و سلّم فرمود: «مسواك موجب پاكى دهان و جلب رضايت پروردگار است.
يكى از سنتهاى مؤكّد رسول اكرم صلى اللّه عليه و آله و سلّم كه آن حضرت آن را ترك نمىكرد، مسواك كردن است.
__________________________________________________
[1] شبههناك عملى را مىگويند كه حرام و مباح بودنش معلوم نباشد، در برخورد با اين گونه اعمال شرط تقوى اين است كه ترك شوند، در بعضى احاديث شبههناك حريم حرام شمرده شده، به اين معنى كه همانطور كه براى بعضى از مزارع و چراگاهها حريم قرار دادهاند و اگر گوسفندان را در رفتن به داخل حريم آزاد كنند احتمال ورود آنها به منطقه ممنوعه زياد و جلوگيرى از آنها كارى مشكل است، افعال حرام نيز حريمى دارند و حريم آنها اعمال شبههناك است، كسى كه مرتكب فعل شبههناك شد احتمال وقوعش در حرام بسيار زياد مىشود، اين بر فرض اين است كه آن فعل در واقع حرام نباشد و اين ضررها فقط از جنبه ظاهرى آن كه شبههناك بودن است، دامنگير مىشود.
[2] مسأله خير عاقبت در منطق قرآن مهمترين نعمتى است كه يك بنده مىتواند از آن برخوردار شود. چه اينكه خير عاقبت ناشى از ثبات ايمان است و چه نعمتى از ثبات ايمان براى يك بنده بهتر است لذا در دعاهايى كه قرآن مجيد از زبان انبياء و صالحين نقل مىكند، جمله «تَوَفَّنا مَعَ الأَبْرار 3: 93»يعنى ما را با نيكان بميران، فراوان به چشم مىخورد.
[3]صلاة على اثر السّواك افضل من خمس و سبعين صلاة بغير السّواك.
ترجمهاخلاق ص : 55
و چنانچه كسى در اين مورد بينديشد در مىيابد كه فوايد ظاهرى و باطنى آن بسيار و غير قابل شمارش است.
«با اين همه يك انسان بصير توجه دارد كه مسواك كردن امرى ظاهرى و در راستاى اصلاح جسم است» و همچنانكه «مسواك مىكند» و آلودگىهاى دندانش را بدينوسيله مىزدايد آلودگىهايى را كه در اثر گناهان در قلبش پديد آمده، بوسيله تضرع و خشوع و شب زندهدارى و طلب مغفرت در شبانگاهان زايل مىكند و ظاهر و باطن را از كدورت مخالفت و ارتكاب محرمات پاك مىكند.
زيرا پيامبر اكرم صلى اللّه عليه و آله و سلّم مسواك را به عنوان يك مثال براى بيدار دلان مطرح نموده و آن مثال اين است كه خداى تعالى دندانها را به عنوان وسيله و آفت جويدن و سبب اشتهاء به غذا و يار معده در هضم غذا در دهان قرار داده و آنها را از مادهاى صاف و شفاف خلق كرده كه با جويدن غذا آلوده مىشوند و بوى دهان تغيير مىيابد و باعث فساد مىشود.
هنگامى كه مؤمن زيرك تيزهوش با آن چوب لطيف [1] مسواك مىكند و آن چوب نرم را بر آن ماده شفاف مىكشد، تغييرى كه در اثر خوردن غذا در آن ايجاد شده زائل مىشود و شفافيت خود را باز مىيابد.
قلب انسان را نيز پاك و صاف آفريده و غذايش را فكر و ياد و ترس از خود و بزرگداشت خودش مقرر كرده و هنگامى كه قلب با غفلت از ياد او كدر و مشوب مىشود، بايد آن را با سنگ توجه صيقل داده با آب انابه شستشو كرد تا حالت اوليه و شفافيت سابقش را باز يابد.
قرآن مجيد مىفرمايد: «انَّ اللَّهَ يُحِبُّ التَّوابينَ وَ يُحِبُّ المُتَطَهِّرينَ 2: 222»[2].
و پيامبر اكرم صلى اللّه عليه و آله و سلّم در ظاهر دستور به مسواك كردن دندانها فرموده و در واقع معنى مشابهش را «كه همان شستشوى باطن است» منظور داشته، اما كسى كه كاروان فكرش در منزلگاه عبرت توقف كرده باشد و بتواند اين معانى و امثال را در اصل و فرع استخراج كند خداوند چشمههايى از حكمت به رويش مىگشايد، و آنچه كه بيشتر است از فضل خدا است، و خدا اجر نيكوكاران را ضايع نمىكند. (پايان نقل از مصباح الشريعه، ص 123)
__________________________________________________
[1] اشاره به مسواكهاى زمان پيامبر است كه از چوب نرمى كه از درخت مخصوصى به نام درخت اراك به دست مىآمده استفاده مىكردهاند و هم اكنون نيز از آن نوع درخت در عربستان يافت مىشود.
[2] به درستى كه خدا توبه كنندگان و پاكيزگان را دوست دارد. (سوره بقره آيه 222).
ترجمهاخلاق ص : 56
«در شرع مقدس اسلام آنچه كه مىتواند انسان را از حالت طهارت خارج كند بر دو قسم است».
«او نجاستهاى ظاهرى كه در اصطلاح فقه خبث ناميده مىشود و راه پاك شدن از آنها همان است كه در بحث مطهرات رسالههاى عمليه بيان شده».
«دوم نجاستهاى باطنى كه در اصطلاح فقه حدث ناميده مىشود البته با ديد دقيق نمىتوان حدث را نجاست ناميد بلكه حدث تنها يك حالت روانى ايجاد مىكند كه آمادگى عبادت و مناجات را از انسان مىگيرد».
«بنابر اين پاك كنندهها بايد بر دو قسم باشند» «1. پاك كننده از خبث كه مقدارى از آن ذكر شد و قسمتى از آن در بحث استحمام«» خواهد آمد».
«2. پاك كننده از حدث».
«آنچه كه مىتواند حدث را از وجود يك انسان رفع كند و به او آمادگى عبادت دهد سه چيز است كه عبارتند از وضو، غسل و تيمّم».
|