ترجمه‏اخلاق ص : 442
باب سيزدهم ياد مرگ و كوتاهى آرزو
قرآن كريم مى‏فرمايد:كُلُّ نَفْسٍ ذائِقَةُ الْمَوْتِ وَ انَّما تُوَفَّونَ اجُورَكُم يَوْمَ الْقِيامَةِ فَمَنْ زُحْزِحَ عَنِ النَّارِ وَ ادْخِلَ الْجَنَّةَ فَقَدْ فازَ وَ مَا الْحَيوةُ الدُّنْيا الا مَتاعُ الْغُرُورِ 3: 185[1].
نبى مكرم اسلام صلى اللّه عليه و آله و سلّم فرمود: بسيار ياد كنيد از آن چيزى كه لذات را نابود مى‏كند.
گفتند: آن چيست يا رسول اللّه صلى اللّه عليه و آله و سلّم؟ فرمود: مرگ، هر بنده‏اى حقيقتا مرگ را ياد كند اگر در وسعت و گشايش باشد دنيا بر او تنگ مى‏شود، و اگر در حال شدت و گرفتارى باشد شدت بر او آسان مى‏شود [2].
و فرمود: مرگ كفّاره هر مسلمانى است [3].
و فرمود: تحفه مؤمن مرگ است [4] و فرمود: مرگ، مرگ، آگاه باشيد كه چاره‏اى از مرگ نيست، مرگ مى‏آيد با هر چه در اوست، مى‏آيد تا آسايش و راحت و بازگشتى مبارك به باغهاى‏
__________________________________________________
[1] هر نفسى مرگ را خواهد چشيد و حتما شما روز قيامت پاداش خويش به كمال خواهيد گرفت پس هر كس از آتش دور شد و به بهشت در آمد سعادتمند است كه زندگى دنيا جز متاعى فريبنده چيزى نيست. (سوره آل عمران، آيه 185)
[2]اكثروا ذكر هادم اللّذات، قيل و ما هو يا رسول اللّه؟ قال: الموت، فما ذكره عبد على الحقيقة في سعة الا ضاقت عليه الدّنيا و لا في شدّة الا اتّسعت عليه.

[3]الموت كفّارة لكلّ مسلم.
منظور اين است كه اگر مسلمانى از گناهان كبيره اجتناب كند و واجبات خويش را به جا آورد مرگ او را تطهير مى‏كند.
[4]تحفة المؤمن الموت.

ترجمه‏اخلاق ص : 443
عالى را براى اهل بهشت - آنان كه فقط براى آن كوشيدند و تنها به آن رغبت داشتند - به ارمغان آورد [1].
و امير المؤمنين عليه السّلام فرمود: كسى كه فردا را جزء مهلت خود مى‏شمرد مرگ را به حقيقت نشناخته است [2].
و فرمود: هر بنده‏اى آرزويش طولانى شد عملش بد مى‏شود [3].
و مى‏فرمايد: اگر بنده اجل و سرعت آن را ببيند، عمل براى طلب دنيا را دشمن مى‏دارد [4].
به حضرت باقر عرض شد: چيزى بفرمائيد كه از آن بهره گيرم، فرمود: زياد از مرگ ياد كن، هر انسانى زياد به ياد مرگ باشد به دنيا بى‏رغبت مى‏شود [5].
امام صادق عليه السّلام فرمود: هنگامى كه جنازه‏اى را حمل مى‏كنى چنان فرض كن كه تو را حمل مى‏كنند ولى تو از پروردگارت خواسته‏اى تو را به دنيا برگرداند و او دعايت را مستجاب كرده است اكنون ببين چگونه عمل را شروع مى‏كنى [6].
سپس فرمود: تعجب مى‏كنم از قومى كه پيشينيانشان در قبر به انتظار ايشان باز داشت شده‏اند و در ميان اينان كوس رحيل زده‏اند، ولى ايشان همچنان عمر به بازيچه مى‏گذرانند [7].
و فرمود: خداوند هيچ امر قطعى كه هيچ شكى در آن نيست نيافريده كه مثل مرگ شبيه به مشكوكى باشد، كه هيچ يقينى به آن نيست [8].