اقسام مردم نسبت به ياد مرگ‏
كسانى كه مرگ را ياد مى‏كنند بر چند قسمند.
1 - كسانى كه در لذات غوطه‏ور شده، و در خدمت شهوات خويش قرار دارند. چنين كسانى اگر اتفاقا به ياد مرگ افتند، بر دنياى خويش تأسف خورده مرگ را مذمّت مى‏كنند، و از آن مى‏گريزند. ولى غافلند كه خداى تعالى مى‏فرمايد:ايْنَما تَكُونُوا يُدركْكُمُ الْمَوْتُ وَ لَوْ كُنْتُمْ في بُرُوجٍ‏
ترجمه‏اخلاق ص : 445
مُشَيَّدةٍ 4: 78[1].
و مى‏فرمايد:قُلْ انَّ الْمَوْتَ الَّذِى تَفِرُّونَ مِنْهُ فَانَّهُ مُلاقِيكُمْ 62: 8[2].
آرى ياد مرگ اينان را از خدا دورتر مى‏كند، اگر چه ممكن است با ياد مرگ عيش آنان منغّض و لذتشان مكدّر شود و همين سبب شود كه از دنيا دل بكنند.
2 - توبه كنندگانى كه بسيار از مرگ ياد مى‏كنند تا خوف و وحشت در قلوبشان بر انگيخته شده به توبه كامل نائل آيند، و چه بسا از مرگ ناخشنودند زيرا هراس آن دارند كه قبل از توبه كامل و تهيه توشه آنان را دريابد، اينان در اين ناخرسندى معذورند و مشمول آنكه حضرت رسول صلى اللّه عليه و آله و سلّم فرمود: «هر كس ديدار خدا را دوست نداشته باشد خدا ديدار او را خوش ندارد» [3]، نمى‏باشند زيرا ايشان از آن مى‏ترسند كه در اثر قصور و تقصير خويش از ديدار خدا محروم شوند.
اينان به كسى مى‏مانند كه در ديدار دوست تأخير مى‏كند زيرا در صدد تحصيل آمادگى بيشترى است كه دوست را چنان ديدار كند كه او را خوش آيد.
چنين شخصى از ديدار دوست ناخرسند نيست. و علامتش اين است كه هميشه براى مرگ آماده‏اند.
3 - عارفانى كه فراوان از مرگ ياد مى‏كنند، كه مرگ موعد ديدار دوست است، و دوست وعده ديدار دوست را فراموش نمى‏كند، اينان حيات را جز براى توشه برداشتن از اعمال نيك و اصلاح اخلاق نمى‏خواهند.
4 - واگذار كنندگان - كه بالاترين درجه را حائز مى‏باشند - آنان كسانى هستند كه امر خويش را به خدا واگذار كرده‏اند و براى خود هيچ انتخاب نمى‏كنند، نه مرگ و نه زندگى. و محبوب‏ترين چيز نزد ايشان آن است كه مولايشان برگزيند.
__________________________________________________
[1] هر كجا باشيد مرگ شما را فرا مى‏گيرد اگر چه در كاخهاى بسيار محكم. (سوره نساء، آيه 78)
[2] بگو مرگى كه شما از آن مى‏گريزيد حتما شما را ملاقات خواهد كرد. (سوره جمعه، آيه 8)
[3]من كره لقاء اللّه كره اللّه لقاءه.