مراقبت پرهيزكاران صاحب يقين‏
اينان قلبشان مسخّر يقين است، يقين به اينكه خدا بر ظاهر و باطنشان آگاه است. ولى در ملاحظه جلال و جمال از خود بيخود نشده و قلبشان همچنان در حال اعتدال است بطورى كه مى‏توانند متوجه احوال و اعمال خود بوده از خود مراقبت نمايند.
و چون از خدا حيا مى‏كنند بدون انديشه در عاقبت كار، عملى انجام نمى‏دهند. هر فعلى را كه سبب رسوايى قيامت است ترك مى‏كنند. ايشان خدا را ناظر بر خود مى‏بينند، پس چه حاجت كه منتظر قيامت باشند.
هر بنده‏اى يا در حال طاعت است، يا در حال عصيان، و يا در حال انجام فعلى مباح «و در هر سه حالت به مراقبت محتاج است».
مراقبت در طاعت به اين است كه نيت خويش را خالص و عمل را به كمال انجام دهد، شرط ادب را در پيشگاه حضرت حق مراعات كرده، عمل خويش را از آفات حفظ كند.
مراقبت در معصيت آن است كه از گناه پشيمان شده توبه نمايد، حيا كرده نفس خويش از آن عمل باز دارد، و به عاقبت امر خويش بينديشد و مراقبت در مباح آن است كه «در هر حال» ادب را مراعات كند، اگر مى‏نشيند رو به قبله بنشيند، اگر مى‏خوابد رو به قبله و بر شانه راست بخوابد.
در نعمت، نعمت دهنده را ببيند و شكر گزارد، در بلا صبر كند. و اين همه از ابواب مراقبت است زيرا كه هر يك از اين امور حدودى دارند كه بايد با مراقبت دائمى آنها را حفظ كرد.
وَ مَنْ يَتَعَدَّ حُدُودَ اللَّهِ فَقَدْ ظَلَمَ نَفْسَهُ 65: 1[1].
__________________________________________________
[1] و هر كس از حدود الهى تجاوز كند به خود ستم نموده است. (سوره طلاق، آيه 1)