فصل دوم ارزش رجا و ترجيح آن بر خوف‏
عبادتى كه از اميد ناشى شود بهتر از عبادتى است كه از خوف سرچشمه مى‏گيرد، چه اين كه نزديك‏ترين بندگان به خدا محبوب‏ترين آنهاست، و محبت موجب غلبه رجا بر قلب مى‏شود.
براى مثال دو سلطان را در نظر بگير كه يكى را از ترس عقابش خدمت مى‏كند و ديگرى را به اميد پاداشش.
و به همين خاطر است كه در شرع مقدس به حسن ظن و رجا تشويق و ترغيب‏ها شده، مخصوصا به هنگام مرگ.
قرآن مجيد مى‏فرمايد:قُلْ يا عِبادِىَ الَّذِينَ اسْرَفُوا عَلى‏ انْفُسِهِمْ لا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ انّ اللَّهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَميعا انَّهُ هُوَ الغَفُورُ الرَّحِيمِ 39: 53[1].
و مى‏فرمايد:انَّ رَبَّكَ لَذُو مَغْفِرَةٍ لِلنَّاسِ عَلى‏ ظُلْمِهِمْ 13: 6[2].
و در حالى كه از قومى انتقاد مى‏كند مى‏فرمايد:ذلِكُمْ ظَنُّكُمْ الَّذِى ظَنَنْتُمْ بِرَبِّكُمْ ارْديكُمْ 41: 23[3].
و مى‏فرمايد:ظَنَنْتُمْ ظَنَّ السَّوءِ وَ كُنْتُمْ قَوْما بُورا 48: 12[4].
و در اخبار جناب يعقوب عليه السّلام چنين آمده:
خداى تعالى به يعقوب وحى كرد: آيا مى‏دانى چرا بين تو و يوسف جدايى افكندم؟ به خاطر اين كه گفتى: «انّى اخافُ انْ يَأْكُلَهُ الذِّئْبُ وَ انْتُمْ عَنْهُ غافِلُونَ 12: 13[5].
چرا از گرگ ترسيدى و به من اميدوار نبودى؟ و چرا به غفلت برادرانش توجه داشتى ولى از محافظت من غافل بودى؟
__________________________________________________
[1] (اى رسول ما) به آن بندگانم كه بر خويشتن ستم روا داشتند بگو: از رحمت خدا نا اميد نشويد، كه خدا همه گناهان را مى‏بخشد زيرا او خدايى بسيار بخشنده و مهربان است. (سوره زمر، آيه 53)
[2] همانا پروردگارت بر مردم با گذشت است اگر چه آنها ستم كرده‏اند. (سوره رعد، آيه 6)
[3] همان گمان بدى كه به پروردگار خويش داشتيد شما را هلاك كرد. (سوره فصلت، آيه 23).
[4] (به خدا) گمان بد داشتيد و قومى شايسته هلاكت بوديد. (سوره فتح، آيه 12)
[5] همانا مى‏ترسم گرگ او را بخورد در حالى كه شما از او غافل باشيد. (سوره يوسف، آيه 13)
ترجمه‏اخلاق ص : 384
نبى گرامى اسلام صلى اللّه عليه و آله و سلّم مى‏فرمايد: مبادا كسى از شما بميرد در حالى كه به خدا سوء ظنّ دارد [1].
و فرمود: خداى تعالى مى‏فرمايد: من چنانم كه بنده‏ام به من گمان دارد، پس هر گونه مى‏خواهد مرا گمان كند [2].
در روايت است كه نبى اكرم صلى اللّه عليه و آله و سلّم به مردى در حال احتضار وارد شد، فرمود: در چه حالى؟ عرض كرد: در حالى كه از گناهانم در هراسم و به رحمت پروردگارم اميد بسته‏ام.
فرمود: در چنين وقتى اين دو، در قلب بنده‏اى اجتماع نكردند مگر آنكه خدا او را از آنچه مى‏ترسد در امان داشت، و آنچه را اميد داشت به او عطا كرد [3].
و فرمود: در روز قيامت خدا به بنده‏اش مى‏فرمايد: هنگامى كه منكرات را مى‏ديدى چه چيز تو را از انكار آنها باز مى‏داشت؟ و اگر جوابش را به او تلقين كند، جواب خواهد داد: به تو اميدوار بودم، ولى از مردم مى‏ترسيدم.
آنگاه مى‏فرمايد: تو را آمرزيدم.
امام باقر عليه السّلام از نبى اكرم صلى اللّه عليه و آله و سلّم نقل مى‏كند كه خداى تعالى مى‏فرمايد:
عبادت كنندگان به عباداتى كه براى پاداش انجام مى‏دهند تكيه نكنند، زيرا اگر تمام عمر خويش را با تلاش و كوشش به رحمت عبادت طى كند مقصّرند، و نسبت به آن كرامت و نعمتهاى بهشتى و درجات رفيعى كه در جوار من مى‏جويند به كنه بندگيم نمى‏رسند. ولى به رحمت من اعتماد كنند، و به فضل و كرم من اميد بربندند، و به حسن ظنى كه به من دارند اطمينان كنند، كه در اين صورت رحمت من آنها را فرا خواهد گرفت. زيرا من خداى بخشنده مهربانم و به اين نام ناميده شده‏ام.
و مى‏فرمايد: در كتاب على عليه السّلام چنين يافتيم كه رسول خدا صلى اللّه عليه و آله و سلّم بر منبر مى‏فرمود:
قسم به كسى كه جز او خدايى نيست، هيچ مؤمنى به خير دنيا و آخرت نرسيد مگر با خوش گمانى به خدا و اميدوارى به او و حسن خلق و خوددارى از غيبت مؤمنين.
قسم به كسى كه جز او خدايى نيست، خدا هيچ مؤمنى را بعد از توبه و استغفار عذاب نمى‏كند، مگر به خاطر بدگمانى به خدا، و تقصير و كوتاهى در اميد به او، و بد خلقى و غيبت مؤمنين.
قسم به كسى كه جز او خدايى نيست هيچ مؤمنى به خدا گمان نيكو نبرد مگر آنكه خدا چنان‏
__________________________________________________
[1]لا يموتنّ احدكم الا و هو يحسن الظنّ باللّه.

[2]يقول اللّه انا عند ظنّ عبدى بى، فليظنّ بى ما شاء.

[3]ما اجتمعا في قلب عبد في هذا الموطن الا اعطاه اللّه ما رجى و امنه ممّا يخاف.

ترجمه‏اخلاق ص : 385
باشد كه او گمان مى‏كند. زيرا او كريم است، و تمام خيرات در دست اوست، حياء مى‏كند كه بنده‏اش گمان نيكو برد و گمانش به خطا رود، و اميدش بيهوده باشد. پس به خدا گمان نيكو بريد، و به سوى او رغبت كنيد.
امام صادق عليه السّلام مى‏فرمايد: حسن ظن به خدا اين است كه جز به او اميد مبندى، و جز از گناهت نترسى [1].