فصل اوّل رجا
رجا عبارت است از سرور و نشاط قلب به خاطر انتظار آنچه محبوب اوست، به شرط آنكه وقوعش متوقع و منتظر بوده و سببى عقلائى داشته، و انتظار انسان به اين خاطر باشد كه اكثر اسباب آن فراهم است. در اين صورت نام رجا بر اين انتظار، صادق است. ولى اگر كسى بدون سبب، منتظر وقوع محبوب خود باشد، نام غرور و حماقت بر آن صادقتر از رجا است و اگر اسباب آن معلوم الوجود نبوده، و از عدم آنها نيز اطلاعى در دست نباشد بهتر است به جاى رجا به آن تمنّى بگوئيم.
به هر حال خوف و رجا به حالتى اطلاق مى‏شود كه مورد ترديد باشد، اما آنچه مورد يقين است انتظارش را خوف يا رجا نمى‏نامند.
ترجمه‏اخلاق ص : 381
به هنگام طلوع خورشيد كسى نمى‏گويد: به طلوع خورشيد رجا دارم.
چنانچه به وقت غروب نمى‏گويد از غروب خورشيد خوف دارم. ولى در مورد باران مى‏گويند به باريدن باران رجا دارم، و از قطع باران خوف دارم.
ارباب قلوب و معرفت به خوبى مى‏دانند كه دنيا مزرعه آخرت است. قلب انسان چون زمين و بذر آن ايمان است، و طاعات به منزله شخم، آماده كردن و تهيه آب براى اين مزرعه مى‏باشد.
قلبى كه حبّ دنيا در آن رسوخ كرده چون زمين شوره‏زارى است كه بذر در آن رشد نمى‏كند و مى‏دانند كه قيامت روز برداشت محصول است و هيچ كسى جز كشته خود را درو نخواهد كرد، و هيچ كشتى جز از بذر ايمان نخواهد روييد.
و همچنان كه هيچ كشتى در زمين شوره‏زار رشد نمى‏كند، بذر ايمان در قلبى كه به اخلاق پست آلوده شده رشد نخواهد كرد.
اكنون رجاى بنده به مغفرت پروردگار را با رجاى كشاورز به محصول قياس كن. كسى كه زمين پاكيزه‏اى انتخاب كرده، و بذر خوبى در آن پاشيده، و هر چه را كشت، محتاج آن بوده چون آبيارى در وقت مناسب، پيراستن زمين از خار و گياه و رفع سائر موانع، فراهم آورده و آنگاه منتظر محصول نشسته، و به فضل خداى تعالى اميد بسته، كه صاعقه‏هاى بنيان بر انداز را از آن دفع كند تا كشتش كامل شده به رشد نهائى خود برسد، انتظارش رجا ناميده مى‏شود. اما كسى كه بذر اصلاح نشده‏اى را در زمين شوره‏زار سخت و مرتفعى كه آب، آن را نمى‏گيرد پاشيده، آنگاه منتظر درو نشسته، انتظارش حماقت و غرور ناميده مى‏شود.
بنابر اين سزاوار است كه بنده در قلب خويش بذر ايمان پاشيده و با آب طاعات سيرابش كند، و كشت خويش را از خار اخلاق ذميمه پاك نمايد، و آنگاه از فضل خداى اميد ثبات قدم و خير عاقبتى كه منتهى به مغفرت شود، داشته باشد.
چنين انتظارى رجا ناميده مى‏شود و پسنديده است.
بنده مؤمن اگر بذر ايمان را به حال خود رها كرده آن را از آب طاعات سيراب نكند، و صحنه مزرعه قلب را از اخلاق رذيله نپيرايد، و با اين حال منتظر مغفرت باشد، انتظارش حماقت و غرور است نه رجا. و لذا نبى اكرم صلى اللّه عليه و آله و سلّم فرمود: دنيا مزرعه آخرت است [1].
و فرمود: احمق كسى است كه از هواى نفس خويش متابعت مى‏كند و آنگاه از خدا تمناى‏
__________________________________________________
[1]الدّنيا مزرعة الاخرة.

ترجمه‏اخلاق ص : 382
بهشت دارد [1].
و قرآن كريم مى‏فرمايد:انَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَ الَّذِينَ هاجَروا وَ جاهَدُوا فِى سبيل اللَّه اولئِكَ يَرْجُون رَحْمَتَ اللَّهِ 2: 218[2].
يعنى چنين كسانى به جاست، به رحمت خداوند اميدوار باشند نه ديگران.
و مى‏فرمايد:فَخَلَفَ مِنْ بَعْدِهِمْ خَلَفٌ وَرِثُوا الْكِتابَ يَأْخُذُونَ عَرَضَ هذا الادْنى‏ وَ يَقُولُونَ سَيُغْفَرُ لَنا 7: 169[3].
و در روايت است كه خدمت امام صادق عليه السّلام عرض شد: گروهى از دوستان شما در گناه غوطه ورند و مى‏گويند: اميدواريم.
حضرت فرمود: دروغ مى‏گويند آنها دوست ما نيستند، آنها گروهى هستند كه به دنبال آرزوها رفته‏اند، هر كس به چيزى اميدوار باشد براى كسبش مى‏كوشد، و هر كس از چيزى بترسد از آن مى‏گريزد [4].
و فرمود: مؤمن، مؤمن نيست مگر خائف و اميدوار باشد، و كسى خائف و اميدوار نيست مگر براى چيزى كه از آن مى‏ترسد، يا بدان اميدوار است كوشش كند [5].
حكيمى گويد: هر كس از چيزى بترسد از او مى‏گريزد، و هر كس از خدا بترسد به سوى او مى‏گريزد.
و ديگرى مى‏گويد: يكى از بزرگترين فريب خوردگى‏ها اصرار در گناهان - به اميد بخشش - بدون پشيمانى، و توقع قرب خدا بدون طاعت، و انتظار ثمره بهشت با بذر آتش، و تقاضاى منزلت مطيعين با ارتكاب گناه، و انتظار پاداش بدون عمل است.