خروج از زمره صابرين‏
خروج انسان از مقام صابرين به جزع و فزع، گريبان دريدن، به صورت زدن و شكايت كردن زياد است. اين‏ها امورى هستند كه در حيطه اختيار انسان قرار دارند، پس سزاوار است كه از همه آنها اجتناب، و از قضاى الهى اظهار رضايت كند. البته نه به اين معنى كه ذاتا مصيبت را دوست داشته باشد، زيرا خوش نداشتن مصيبت امرى غير اختيارى است، و با اين صفت كسى از زمره صابرين خارج نمى‏شود. همانطور كه ناراحتى درونى و گريستن خارج از اختيارند و كسى را از مقام پائين نمى‏آورند.
به همين خاطر است كه وقتى إبراهيم فرزند پيامبر اكرم صلى اللّه عليه و آله و سلّم از دنيا رفت، اشك از چشمان حضرت سرازير شد. و وقتى به او گفتند: آيا تو ما را از اين كار منع نكردى؟ فرمود: اين رحم است، خدا فقط به بندگانى رحم مى‏كند كه خود رحم داشته باشند [2].
و فرمود: چشم اشك مى‏ريزد، و قلب محزون مى‏شود، ولى چيزى كه پروردگار را به خشم آورد نمى‏گوئيم [3].
چنين كسى از مقام رضا خارج نشده زيرا به مصائب راضى است اگر چه از آنها ناراحت باشد مثل كسى كه رگ مى‏زند يا حجامت مى‏كند، او راضى است اگر چه لا محاله احساس درد مى‏كند.
آرى كمال صبر آن است كه انسان فقر و مرض و ساير مصائب را كتمان كند.
امام باقر عليه السّلام مى‏فرمايد: حضرت رسول اكرم صلى اللّه عليه و آله و سلّم فرمود: خداى تعالى مى‏فرمايد:
__________________________________________________
[1]الصّبر صبران صبر على البلاء حسن جميل و افضل الصّبرين الورع عن محارم اللّه.

[2]انّ هذا رحمة و انّما يرحم اللّه من عباده الرّحماء.

[3]تدمع العين و يحزن القلب و لا نقول ما يسخط الرّب.

ترجمه‏اخلاق ص : 365
هر كس مريض شود، و از مرضش به عيادت كنندگان شكايت نكند، به جاى گوشت بدنش گوشتى بهتر، و به جاى خونش خونى بهتر به او مى‏دهم. اگر او را عافيت دهم در حالى عافيت مى‏دهم كه گناهى بر او نباشد، و اگر جان او را بگيرم، او را به سوى رحمتم مى‏برم [1].
در تفسير اين حديث گفته‏اند منظور از گوشت و خون بهتر، گوشت و پوست و خونى است كه با آن گناه نكرده باشد.
و منظور از شكايت آن است كه بگويد: به مرضى مبتلا شده‏ام كه تا به حال كسى مبتلا نشده، و مصيبتى ديده‏ام كه تا به حال كسى نديده است.
حضرت مى‏فرمايد: شكايت اين نيست كه بگوئى ديشب نخوابيدم، يا بگوئى امروز تب داشتم.
از امام باقر در باره صبر جميل سؤال شد فرمود: صبر جميل صبرى است كه در آن شكايت نباشد. اما شكايت كردن به خدا اشكال ندارد، چنانچه حضرت يعقوب عرض كرد: از حزن و اندوهم فقط به خدا شكايت مى‏كنم [2].