فصل چهارم عموميت توبه‏
وجوب توبه نسبت به همه اشخاص در تمام حالات عموميت دارد، بطورى كه مى‏توان گفت اين حكم از احدى برداشته نشده.
قرآن كريم در يك خطاب عمومى مى‏فرمايد:و توبوا إلى اللّه جميعا 24: 31[1].
زيرا هيچ كس از گناه جوارح پاك نيست، و اگر گاهى از معصيت جوارح پاك شود، به ذنوب قلبى مبتلا خواهد شد. و اگر از آنها پاك شود، از وسوسه شيطان كه خيالات متفرقه را به او تلقين مى‏كند تا از ياد خدا غافلش كند خالى نيست. و اگر از آن خالى شود دچار غفلت و قصور در شناخت خدا و صفات و آثار او به حسب طاقت خويش مى‏باشد.
اين‏ها تمامى، نقص بوده و اسبابى دارند، و ترك اين اسباب فقط با اشتغال به اضداد آنها ممكن است، يعنى رجوع از يك راه به ضد آن و منظور از توبه هم رجوع است. و هيچ انسانى را نمى‏توان تصور كرد كه از نقص خالى باشد، آنچه هست در مقدار آن تفاوت دارند ولى در اصل نقص مشتركند.
نكته لازم تذكر اين است كه گناهان انبياء و اوصياء مثل گناهان ما نيست، «گناهان ما ترك واجب و ارتكاب به محرمات است». ولى گناه آنان غفلتهاى آنى از ياد دائمى خدا و اشتغال به مباحات است «و لذا جريمه آنان نيز با جريمه ما فرق دارد جريمه ما آتش جهنم و حرمان از بهشت و جوار حق تعالى» و جريمه آنان محروميت از زيادى اجر و پاداش است و لذا در حديث وارد است: حسنات نيكان گناه مقربين است [2].
__________________________________________________
[1] همه به سوى خدا توبه كنيد. (سوره نور، آيه 31).
[2]انّ حسنات الابرار سيّئات المقرّبين‏
، يعنى همان عملى كه اگر از يك طائفه خاص (ابرار) سر زند بعنوان خير و نيكى شناخته مى‏شود از طائفه ديگر (مقربين) گناه محسوب مى‏شود.
ترجمه‏اخلاق ص : 337
امام صادق عليه السّلام مى‏فرمايد: رسول خدا در شبانه روز صد بار توبه و استغفار مى‏كرد، بدون آنكه گناهى كرده باشد. بدرستى كه خدا مصيبتها را به دوستانش اختصاص مى‏دهد بدون آنكه گناهى كرده باشند تا آنها را بدان سبب پاداش دهد.
منظور اين است كه گناهانى مثل گناهان ما ندارند زيرا گناه هر كس مناسب با قدر و منزلتش در نزد خداست.
و اين باب شريفى است كه از آن، معناى اعتراف انبياء و ائمه عليهم السّلام به گناه، و سرّ گريه و زارى ايشان فهميده مى‏شود.